ناتوانی در ريشهيابی پديدههای اجتماعی
اثرات ناتوانی در ريشهيابی پديدههای اجتماعی چیست؟ وقتی به دنبال يك بحران اقتصادی دست فروش كنار خيابان ورشكسته می شود و بحران، فرآيند توليد و مصرف را چنان مختل می سازد كه توليد انبوه در برابر مصرف كم قرار می گيرد، آن دست فروش ورشكسته نيز از بحران سخن می گويد، اما او با نسبت دادن آن به قضا و قدر و قسمت، آن را می پذيرد، چرا كه او دانش و تجربه لازم برای فهم رموز و دلايل آن بحران را ندارد و نمی تواند درك كند كه چنين فاجعه ای قابل پيشگيری بوده است، از اين رو برای دست فروش بحران يعنی وجود عاملی خبيث و برای آن كه بتواند آن را هضم كند به آن ماهيتی افسانه ای می بخشد. بیشتر بخوانید “ناتوانی در ريشهيابی پديدههای اجتماعی”