تهران – خیابان پیروزی ، روبروی خیابان پنجم نیرو هوایی (روبروی مترو نیرو هوایی) ، مجتمع نسیم ، طبقه اول ، واحد 1

clinicbina@

تلفن تماس : ۷۷۴۶۸۴۱۸-۰۲۱

چرایی کنجکاوی جنسی کودکان

چرایی کنجکاوی جنسی کودکان

زیگموند فروید این متن کوتاه را در سال ۱۹۰۷ به شکل یک نامه سرگشاده و در پاسخ به درخواست دکتر م. فارست برای انتشار در نشریۀ پزشکی او نوشته است. فروید در این نامه، همزمان با نگارش سه مقاله درباره نظریۀ میل جنسی و هانس کوچک، با تمرکز بر وجوه اخلاقی و آسیب شناختی مسأله به پرسش چرایی کنجکاوی جنسی کودکان پرداخته و بر وجود میل جنسی کودکانه تأکید می ورزد.

این نوشتار نشان دهنده سویۀ برآشوبنده و رهایی بخش روانکاوی فروید است که نخست با کشف ناخودآگاه نظم خودآگاهی بشر را برهم زده است و بعد در چنین متن هایی « نظم مستقر طبقه متوسط » را مورد هدف قرارداده و بروز نوروزها در بزرگسالی را در سرکوبها و پنهانکاريهای جنسی دوران کودکی ردیابی میکند. در پایانِ نامه، فروید مأیوس از رفورمی را می بینیم که تنها راهکار نجات بشر را در برهم ریختن پایه های پوسیده کل سیستم میداند.

روشنگری جنسی کودکان

دکتر فارست عزیز، وقتی از من می خواهید درباره « روشنگری جنسی کودکان » اظهارنظر کنم، میدانم آنچه خواسته اید رساله ای به قاعده و رسمی نیست که نگارش آن مستلزم بررسی انبوه آثاری باشد که پیرامون این موضوع خلق گشته اند؛ بلکه [اظهار] نظر شخصی پزشک خاصی را میخواهید که فعالیتهای حرفه ای اش فرصت ویژه ای را برای آنکه خودش را درگیر مسائل جنسی کند فراهم کرده اند.

میدانم که شما برخلاف بسیاری از دیگر همکارانمان، عقاید مرا بی آنکه به آزمون بگذارید رد نمیکنید. رسالۀ من، سه مقاله درباری میل جنسی نیز، بدین لحاظ که روند شکل گیری غریزه جنسی و اختلالهایی را که ممکن است در جریان رشد آن در جهت کنش میل جنسی ایجاد شوند بررسی میکند، اخیراً در نشریۀ شما مورد استقبالی دوستانه قرار گرفته است.

چرایی کنجکاوی جنسی کودکان

بنابراین، از من انتظار میرود که به پرسشهایی درباره این سه نکته پاسخ دهم: آیا باید کودکان در زمینۀ تمام حقایق زندگی جنسی آموزش داده شوند؟ در چه سنی این آموزش باید به آنها ارائه شود؟ و به چه ترتیب و طریقی؟ در ابتدا بگذارید این اطمینان را به شما بدهم که با اینکه بحث درباره نکات دوم و سوم را منطقی و موجه میدانم، اما برایم کاملاً غیرقابل درك است که چطور ممکن است اختلاف نظری درباره نکتۀ اول وجود داشته باشد؟ هدف پرهیز از ارائۀ چنین آموزشی به کودکان – یا بهتر بگوئیم، جوانان – درباره حیات جنسی انسان چه میتواند باشد؟

آیا این ترس از برانگیختن پیش از موقع علاقۀ آنها به این مسائل ناشی میشود؟ یا از این امید که چنین پنهان کاری ای خواهد توانست غریزه جنسی را، تا زمانیکه این میل راه خود را بسوی تنها کانالهای گشوده بر آن در نظم اجتماعی طبقه متوسط ما بیابد، به تعویق اندازد؟ آیا چنین فرض میشود که کودکان هیچ علاقه یا توجهی به حقایق و رموز زندگی جنسی نشان نخواهند داد چنانچه انگیختاری بیرونی آنها را وادار به این توجه نکرده باشد؟ آیا چنین فرض شده است که دانشی که از آنها پنهان داشته شده است به طریقی دیگر به آنها نخواهد رسید؟

انگیزه پنهان کردن مسائل جنسی

یا حتی چنین فرض شده است که بدین ترتیب آنها بعدها با هر مسألۀ مرتبط با میل جنسی بعنوان چیزی ناخوشایند و نفرت انگیز برخورد خواهند کرد، چیزی که والدین و مربیانشان آنها را تا زمانی که ممکن بود از آن دور نگهداشته بودند؟ واقعاً نمیدانم در کدامیک از این فرضها میتوانم بدنبال انگیزه پنهان کردن هرآنچه جنسی است از کودکان بگردم. تنها میدانم که همۀ این فرض ها به یکسان و به قدری احمقانه اند که به ریشخند گرفتن آنها با استدلالی جدی دشوار است. با این حال به یاد دارم که یکبار در نامه های خانوادگی متفکر و بشردوست بزرگ مولتاتولی چند خطی یافتم که میتواند پاسخی درخور به این پرسش باشد:

به نظر من، چیزهای بدیهی عمدتاً بسیار پوشیده و درلفاف هستند. درست است که باید تخیل یک کودك را پاکیزه نگاه داشت، اما این پاکیزگی با نادانی و بیخبری محفوظ نگاه داشته نمیشود. برعکس، فکر میکنم پنهانکاری باعث میشود که کودك بیش از همیشه به حقیقت بدگمان شود. کنجکاوی، به کندوکاو در چیزهایی وا میداردمان که اگر بدون تأکید و شدتی ما را به انجام آن فرامی خواندند، کمترین علاقه ای در ما برنمی انگیخت.

میل کودک به دانستن

اگر این جهل همواره باقی بماند، ممکن است فرد با آن دمساز و سازگار شود، اما این غیرممکن است. [چراکه] کودك با دیگر کودکان تماس برقرار میکند، و کتابهایی به دستش میرسند که او را به فکر میاندازند، اینها در کنار رازواره سازی والدین او از موضوعی که هیچگاه به حقیقت آن پی نبرده است میل کودك را به بیشتر دانستن افزایش میدهند. این میل، که تنها جزئی از آن ارضا شده است و آنهم بطور مخفیانه، احساسات او را برمی انگیزد و تخیلش را مخدوش میکند، تا آنجا که کودك به همین زودی مرتکب گناه میشود در حالیکه والدینش هنوز بر این باور اند که فرزندشان نمیداند گناه چیست.

پیام بگذارید

(0 دیدگاه)

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *