كمک شيوه ايمان و نيروی اعتماد

كمک شيوه ايمان و نيروی اعتماد


فرد خود کامه باید از همان ابتدا، به کمک شیوه ایمان و نیروی اعتماد در وجود دیگران ایمان و اعتقاد ایجاد کند . از ابتدای امر او باید همانند معجزه گری افسون گر رخ بنماید و در پیامش بارقه ای نئشه کننده و جذّاب وجود داشته باشد. او نباید سخنانی این گونه صریح بیان کند که:« معجزه من در صورتی مؤثر است که شما به من ایمان داشته باشید. »

کمک شیوه ایمان و نیروی اعتماد

کلام افسونگران از استحکام خاصی برخوردار است. صلابتی که بدون هیچ گونه کلامی چنین القا می کند « من دم مسیحایی دارم و در اطراف من گروه بزرگی شاهد این نیرویند . به من ایمان بیاورید وگرنه عاقبتی بد و ناگوار در انتظار افراد بی ایمان خواهد بود! » او تا دست یابی قدرت باید با جبروت ان در جمع ظاهر شود . او باید برای قدرت کمی که به دست آورده است، به هر قیمتی که هست اعتبار و مقبولیت زیادی جست وجو کند . این یکی از اجبارهایی است که فرد قدرت طلب خودکامه همواره فشار آن را بر شانه های خود حس میکند و ناگزیر از تحمل آن است.

عمده ترین کارهایی که« قدرت طلب خودکامه آینده »باید انجام دهد از این قرارند:

طرح مسائل واقعی در زندگی روزانه مردم کوچه و بازار و دادن یک رشته و عدم توأم با نشان دادن چهره ای ناراحتی و دلی پر درد از مشکلاتی که آتش کینه و نفرت مردم را شعله ور می کند. او در این میان یک رشته وعده های دور و دراز می دهد و درصدد برمی آید آرزوهای مردم که قابلیت بهره برداری داشته باشند را شناسایی کند . شاید هم هنگام برنامه ریزی در این فکر باشد که به محض قبضه کردن قدرت حتی ترویج مفاد آن برنامه ها را ممنوع اعلام کند، اما همیشه این گونه نیست و ضرورتی هم ندارد که این گونه باشد .

خود او به جنبه سحرآمیز و افسون گر قدرت اعتقاد دارد و قدرت را قادر متعال می پندارد. او نوکر و بنده قدرت است و شاید به همین خاطر حاضر است به اندیشه ها و نقشه هایش (به آنچه پیش از تصاحب قدرت در نظر داشته ) اعتراف کند .شکی نیست که فرد قدرت طلب خودکامه مشغول انواع دسیسه ها و شیطنت هاست و اغلب خود نیز از این امر آگاه است . اما نکته عجیب این جاست که او بیشتر از نیرنگهای مربوط به صحنه سازی ها و دروغ پردازی های جزیی آگاه است و اگر کمی احساس شرمساری می کند، اغلب به دلیل وجود آن هاست و نه به خاطر آن دروغ بزرگی که در برنامه اش و در عمق لاف زنی هایش و در جریان وعده و وعیدهایش و در کنه وفاداری آلوده به خیانتش وجود دارد.

تامین منابع مالی

او از همان ابتدای کار برای نشان دادن و تظاهر به عظمت و جبروت قدرت دستگاهی عظیم برای خودش ایجاد می کند، چرا که او از همان ابتدا خود را منجی مردم معرفی کرده است . قدرت طلب خودکامه در این مرحله به منابع مال زیادی نیاز دارد که آن را اکثراً از طریق افرادی تأمین میکند که متعلق به گروه های بانفوذ اقتصادی یا صاحب مقامند، ولی در موقعیتی اضطراری به سر برده و می خواهند با استفاده از شورش های جاری و کشاندن آن ها به مسیر مورد نظر خطر موجود را رفع کرده، موج خطرناک را از سر بگذرانند . به همین دلیل در صورتی که چنین شورش هایی وجود نداشته باشد این باندها تلاش خواهند کرد تا در سطح جامعه، جریان هایی که سرنخ شان در دست خود آن هاست، تحریک کنند .

دادن وعده به جناح ها

خودکامه عوام فریب و قدرت طلب نیز از این موقعیت بهره برداری کرده و با جلب اعتماد این باندهای بانفوذ (و یا حداقل جناحی از آن ها) در جایگاه مناسب طرح های خود استقرار می یابد. او به این باندها انواع و اقسام وعده ها و تضمین ها را می دهد ولی اجرای همه آن ها را به بعد از دست یابی به قدرت موکول می کند. همان گونه که بعضی اوقات این وعده ها به مانند چک بی محل ممکن است « برگشت » هم بخورد .

از این رو باندها در ازای کمک مالی درخواست ضمانت از جمله حرف شنویی فرد خودکامه از پیشنهادات و دستورات خود را خواهند کرد . این گونه است که فرد قدرت طلب خودکامه به وضعیت های سخت هم کشیده میشود. بدین معنا که از سویی در برابر توده مردم نقش منجی فسادناپذیر را بازی می کند و از سوی دیگر همچون خدمتگزاری فروتن از اربابان و حامیانش حرف شنوی دارد . اما تصور نکنید که این گونه تناقض ها برای او ناراحت کننده است؛ حداقل در مسیر دست یابی به قدرت او چنین احساسی ندارد.

لا تعليق

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *