تهران – خیابان پیروزی ، روبروی خیابان پنجم نیرو هوایی (روبروی مترو نیرو هوایی) ، مجتمع نسیم ، طبقه اول ، واحد 1

clinicbina@

تلفن تماس : ۷۷۴۶۸۴۱۸-۰۲۱

رها کردن رابطه تمام شده

رها کردن رابطه تمام شده

چرا برای بعضی ها رها کردن رابطه تمام شده سخت است؟ جدایی ها وحشتناک هستند بخصوص وقتی که یکی از زوج ها هنوز به طرف مقابل از نظر عاطفی وابسته باشد. این نوع افراد یکباره زمین زیر پای شان انگار دهان باز می کند و سقوطی بی امان را تجربه می کنند. غم، ترس و بدبینی مفرط، گریبان شان را می گیرد. ولی واقعا چرا؟

رها کردن رابطه تمام شده

اعتیاد به آدم ها در موقعیت های جدایی و فقدان، همچون اعتیاد به دیازپین هاست که هر چه پیش تر می روید بر دوز نیازتان افزوده خواهد شد. تا جایی که رفته رفته به مرحله ای می رسید که هیچ رابطه ای رنج تان را کمتر نمی کند. انگار که بخواهید تشنگی تان را با خوردن آب شور دریا فرو بنشانید.

احساس خطر

طبیعی است که احساس از دست دادن یک عزیز، دلهره آور است. رفتن شریک زندگی که  تکیه گاه زندگی است با خود ناامیدی و وحشت، جایگزین می کند.  خیلی ها تحمل این ترس را ندارند.

از دست دادن بهترین عشق

بعضی ها فکر می کنند شانس بهترین عشق نصیب شان شده و به هیچ وجه نمی خواهند بپذیرند که دیگر تمام شده است. آنها مطمئن هستند یافتن عشق خوب، بسیار کمیاب است.

ضربه طلاق در کودکی

آنهایی که شوک ناشی از جدایی را در زندگی خانواده خودشان داشتند یا به شریک زندگی خود اعتماد نمی کنند یا دیوانه وار به آنها دل می بندند. تلفیق ترس و وابستگی نتیجه خوبی نمی دهد. آنها فکر می کنند باید به رابطه شان تعهد کامل داشته باشند و به هر شکل ممکن آن را حفظ کنند.

ترس از تنهایی

افرادی هستند که از ترس پایان یافتن رابطه و تنهایی ناشی از آن، به هر توهین و تحقیری تن می دهند. دو نتیجه برای این نوع رابطه باقی می ماند. یا احترام و ارزش عشق از چشم شریک زندگی شان می افتد یا اینکه از ذلیلی و وابستگی شان سواستفاده می شود.

ارزش من از چشم معشوق

وقتی همه هویت و شخصیت یکی از زوج ها به خوشایند نفر دوم بستگی پیدا می کند پایان یافتن رابطه سخت می شود چون فردی که همه زندگی اش در گرو تائید شریک زندگی اش می باشد می داند با رفتن معشوقش، همه هویت و شخصیتش را از دست خواهد داد. پس با تمام وجود پایان یافتن رابطه را انکار می کند.

بعد از شکست عاطفی چه کنیم؟

‍قرار نیست رابطه ی از دست رفته را مجدداً شروع کنیم. تنها لازم است این تمام شدن را بپذیریم و احساسات مرتبط به آن را تجربه کنیم. در مرحله شکست عاطفی، احساسات مختلفی بیدار می شود.‌ ما غمگین می شویم چرا که فردی را که دوست داشته ایم، رابطه ای را که می خواستیم، از دست داده ایم.

خشمگین می شویم و عصبانی از همدم و یاری که ما را تنها گذاشته است. اگر به احساسات مان دسترسی داشته باشیم با آنها می مانیم و همراه خودمان خواهیم بود‌. با شفقت درد جدایی را می پذیریم و صبور می مانیم تا بهبودی .

هرگز بلافاصله وارد رابطه جدید نشوید

گاهی پيش می آيد بعد از جدایی از یک  رابطه قبلی بلافاصله موقعيت رابطه و دوستی  ديگری پيش می آيد.  آيا در چنين مواقعی دوست جدید می‌تواند به فراموشی دوست قبلی كمك كند؟ مثلا فرض كنيد در رابطه قبلی احترام چندانی برای شما قائل نبود، حالا در رابطه جديد شما به محض ديدن كوچك‌ترين احترامی‌ جذب می شويد و به فاكتورهای ديگر توجه‌ای نمی كنيد و تنها نداشته‌های رابطه قبلی را در رابطه جديد جست‌ وجو می كنيد.

حواس‌تان باشد شما نبايد از رابطه قبلی فرار كنيد و تنها منتظر باشيد بدون فكر به فرد ديگری وابسته شويد. به همين دليل به نظر میرسد بعد از قطع رابطه‌ قبلی تا چند ماهی رابطه جديدی را آغاز نكنيد. بهتر است كمی صبر كنيد تا خودتان را پيدا كنيد و ابعاد عاطفی رابطه اتمام یافته، کمرنگ شود، بعد در يك رابطه جديد قرار بگيريد. چون در اينجا احتمال اشتباهاتی  به‌وجود می آيد كه می تواند برای تان گران تمام شود.

در مواقع بحران و جدایی، با دیگران باشید. اما نه آنقدر نزدیک و صمیمی که قبای محبوب از دست رفته تان را تن آدم دیگری کنید و جایگزینش کنید.

پیام بگذارید

(0 دیدگاه)

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *