نیمه خودآگاه درون هیچ گونه اطلاعی در رابطه با درست یا غلط بودن موضوعات و تصمیمات ندارد. اثرات افکار بر ذهن ما چگونه است؟ در هیچ امری نباید خودمان را تحقیر کنیم. مثلا نباید بگوییم « من یه احمق پیر و خرفتم». زیرا اگر چنین بگوییم و فکر کنیم. بی هیچ تردید نیمه خود آگاهمان چنین جملات و افکاری را به عنوان صحبت درون خواهد پذیرفت و پس از مدتی براستی چنین افکاری در ذهنمان پایدار شده و افکار ما بر این اساس شکل می گیرند.
اثرات افکار بر ذهن
اگر این گونه افکار را مداوم در ذهمان تداعی کنیم بصورت یک باور در نیمه خودآگاه جای خواهند گرفت. دانستن این نکته بسیار با اهمیت است که نیمه خودآگاه با هیچ کس شوخی ندارد و شما نمی توانید خودتان را مسخره کنید. و سپس تصور کنید که هیچ اتفاق خاصی روی نداده است. حتی اگر این موضوع به صورت یک شوخی و حتی برای خنده باشد نیمه خودآگاه به طور غریزییآن را صحیح دانسته و به عنوان یک حقیقت می پذیرد. من شخصا اجازه نمی دهم در محل کارم کسی شوخی استهزا آمیز بکند. شوخی ممکن است گاهی سخیف و یا نامتداول باشد. اما هرگز نباید سبب تضعیف دیگران و تحقیر قومی یا جنسی شود.
نحوه ی بی ارزش کردن خود
بنابراین هیچ گاه با خود شوخی های مخرب نکنید و احترام خود را نشکنید. اگر چه ممکن است از نظر شما بلامانع باشد. اما در آینده تجربه های نه چندان خوشی برایتان به بار خواهد آورد. همچنین دیگران را نیز بی ارزش ندانید. نیمه خودآگاه بین خود و افراد دیگر هیچ تفاوتی قائل نیست. او تنها کلمات را می شنود و تصور می کند تمامی این جملات حتی اگر در رابطه با دیگران باشد مربوط به خود شماست. دفعه ی بعد که خواستید کسی را سرزنش کنید از خودتان بپرسید برای چه نسبت به خود این چنین فکر میکنید. در دیگران تنها مصادیقی را می بینید که در خودتان است. بجای سرزنش کردن، دیگران را ستایش کنید. آنگاه خواهید دید ظرف چند ماه چه تغییرات عظیمی در درونتان بوجود خواهد آمد.
کارکرد ضمیر نیمه هوشیار درون
ضمیر نیمه هوشیار یا به اصطلاح دیگر نیمه خودآگاه قضاوت گری نمی کند. بلکه همه تصمیمات ما را می پذیرد و براساس عقایدمان، لحظات جدید زندگیمان را می سازد. نیمه هوشیار همواره می گوید بلی. او آنچنان علاقه ای به ما دارد که اگر هر درخواستی از او کنیم. درست همان را در اختیارمان می گذارد. البته ما قدرت انتخاب داریم. اما اگر افکار و عقاید بی ارزشی را در ذهنمان بپرورانیم چنین برداشت می کند که ما آنها را می خواهیم. پس بر همین منوال ادامه خواهد داد. تا زمانیکه خودمان قصد کنیم تحولی در تفکراتمان، کلماتمان و عقایدمان ایجاد نماییم. بدین ترتیب هیچ گاه جریان افکارمان متوقف نخواهد شد. زیرا میلیاردها، میلیارد عقیده و نظر گوناگون جهت برگزیدن وجود دارد.
لا تعليق