تهران – خیابان پیروزی ، روبروی خیابان پنجم نیرو هوایی (روبروی مترو نیرو هوایی) ، مجتمع نسیم ، طبقه اول ، واحد 1

clinicbina@

تلفن تماس : ۷۷۴۶۸۴۱۸-۰۲۱

شایع ترین اختلال شخصیت

شایع ترین اختلال شخصیت

اختلال شخصیت مرزی شایع ترین اختلال شخصیت در محیط های روانپزشکی است. اکثر افراد مبتلا به BPD ، در دوره ی سنی ۱۸ تا ۲۵ سال، مبتلا به این اختلال تشخیص داده می شوند. همچنین دو سوم کل جمعیت بیماران BPD را زنان تشکیل می دهند. این تفاوت جنسیتی احتمالا تحت تاثیر تفاوت های مزاجی (خلق و خویی) است. شاید زنان در قیاس با مردان از مزاج شدیدتر و بی ثبات تری برخوردار باشند.

اختلال مرزی و جنسیت

با این حال، عوامل محیطی نیز در تبیین این تفاوت جنسیتی نقش دارند، چرا که دختران در مقایسه با پسران، غالبا در معرض آزار جنسی بیشتر (یعنی، یکی از ویژگی های کلیدی در تاریخچه ی بیماران مرزی) قرار می گیرند. آموزش های خانوادگی و تفکر جمعیِ جامعه نیز زنان را ترغیب می کند که سلطه پذیر باشند و خشم خود را ابراز نکنند.

این احتمال نیز وجود دارد که مردان مبتلا به BPD ، گروهی باشند که کمتر به این اختلال تشخیص داده می شوند، نه اینکه واقعا BPD در آنها کمتر است؛ چرا که مردان به شکل متفاوتی این اختلال را بروز می دهند. مردان عموما مزاج پرخاشگرانه تری دارند و به جای اطاعت و توافق گرایی، بیشتر اهل سلطه گری، و به جای درون ریزی عواطف دردناک، بیشتر اهل برون ریزی، کنش نمایی و ابراز آنها به سمت دیگران هستند.

شایع ترین اختلال شخصیت

اصطلاح «مرزی » اولین بار توسط آدولف استرن بکار گرفته شده است. استرن، برای توصیف بیمارانی از این اصطلاح استفاده کرد که در مرز بین حالات نوروتیک و سایکوتیک قرار داشتند؛ یعنی، بیمارانی که تحت فشار روانی شدید به رفتارها و فرایندها ی فکری سایکوتیک دچار می شدند و سریعا به سطوح سالم تری از کارکرد
روانی باز می گشتند. در طول ۶ دهه ی گذشته، پژوهشگران و نظریه پرداران متعددی به بسط بینش و درک وسیع تر ما از اصطلاح مرزی کمک کرده اند.

مفاهیم مختلف اختلال جنسی

پس از استرن، مفهوم سازی های مختلفی درباره ی ماهیت BPD انجام شده است. کرنبرگ از اصطلاح مرزی برای توصیف انواع پاتولوژی منش استفاده کرد. مفهوم سازی دوم که بر اساس مطالعات دهه ی ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ انجام شده، بیان می دارد که بیماران مبتلا به BPD گرایش عمیقی برای تجربه های شبه سایکوتیک یا سایکوتیک گذرا دارند. بر این اساس، وندر BPD را جزیی از اختلالات طیف اسکیزوفرنیا می داند. مفهوم سازی سوم که به آکیسکال و استون تعلق دارد، بر اساس تجارب بالینی و پژوهش های تجربی دهه ی ۱۹۸۰ شکل گرفته است. این دو پژوهشگر، بر حالات دیسفوریک و بی ثباتی عاطفی بیماران مرزی تاکید کرده و معتقدند که BPD جزیی از طیف  اختلالات عاطفی (خلقی) است. مفهوم سازی های چهارم و پنجم درباره ی سایکوپاتولوژی مرزی، در طول دهه ی ۱۹۹۰ شکل گرفته اند.

زانارینی پیشنهاد کرده که بهتر است BPD را جزیی از اختلالات طیف کنترل تکانه تلقی کنیم؛ یعنی، مشکلی که احتمالا به اختلالات سوء مصرف مواد، شخصیت ضد اجتماعی، و شاید اختلالات خوردن ارتباط دارد. از طرف دیگر و تقریبا در همان دوره ی زمانی، هرمان و ون درکولک پیشنهاد کرده اند که بهتر است BPD به عنوان نوعی PTSD مزمن تلقی شود. در واقع، این دیدگاه نظری معتقد است که BPD ، نوعی اختلال طیف تروما است که با PTSD و اختلالات تجزیه ای ارتباط دارد. افرادی که در زمینه ی ترومای دوران کودکی صاحب نظر هستند پیشنهاد کرده اند که شاید BPD ، نوع پیچیده ای از PTSD باشد که تروما در کل سازمان شخصیتی فرد ادغام شده است، زیرا بسیاری از ویژگی های اصلی BPD (مثل کرختی و بی ثباتی عاطفی، احساس خشم، علایم تجزیه ای و تکانشگری) در افراد مبتلا به PTSD مزمن نیز دیده می شود.

ویژگی های اختلال مرزی

معیارهای تشخیصی DSM-IV-TR در مورد اختلال شخصیت مرزی بی ثباتی در روابط بین فردی، خود انگاره و حالت عاطفی، و نیز آشکارا تکانشی بودن، به صورت الگویی نافذ و فراگیر که از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینه های مختلف به چشم آید، که نشانه اش وجود حداقل پنج تا از موارد زیر است:

  1.  انجام تلاش هایی مضطربانه، توأم با سراسیمگی برای اجتناب از ترک شدنِ واقعی یا تصوری. نکته: شامل رفتارهایی نظیر خودکشی یا خودزنی نمی شود؛ این ها را باید جزء معیار ۵ برشمرد.
  2.  بی ثبات و شدید بودن روابط بین فردی، به صورت الگویی که مشخصه اش تناوب میان دو قطب افراطی است: آرمانی نمایی و بی ارزش نمایی.
  3.  آشفتگی هویت؛ بی ثبات بودن واضح و دائم خود انگاره یا احساس فرد در مورد خودش.
  4.  تکانشی بودن لااقل در دو تا از حوزه هایی که بالقوه به فرد صدمه می زنند مثلا خرج کردن پول، روابط جنسی، سوء مصرف مواد، بی ملاحظه رانندگی کردن، شکمبارگی. نکته: شامل رفتارهایی نظیر خودکشی یا خودزنی نمی شود؛ این ها را جزء معیار ۵ باید برشمرد.
  5.  رفتار، گشتار، یا تهدید به خودکشی به صورت مکرر، یا خودزنی های مکرر.
  6.  بی ثباتی در حالت عاطفی به صورت واکنش پذیری آشکار خلق (مثل ملال، تحریک پذیری، یا اضطراب شدید و حمله ای (اپیزودیک) که چند ساعتی طول بکشد و خیلی به ندرت هم بیش از چند روز دوام داشته باشد.
  7.  احساس پوچی مزمن.
  8.  نامتناسب و شدید بودن خشم یا دشواری در تسلط بر خشم مثلا تندخو شدن های پیاپی، خشمگین بودن دایمی، نزاع کردن های مکرر.
  9.  بروز افکار بدگمانانه (پارانوئید) یا علایم شدید تجزیه ای به صورت گذرا و در مواقع فشار روانی (استرس).

پیام بگذارید

(0 دیدگاه)

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *