کار همراه با استعداد

کار همراه با استعداد


در هر سرى شورى است. خوشبخت کسى است که ذوقش را دریابد. کار همراه با استعداد به موفقیت ختم می شود. یکى از رموز کامیابى این است که جوان رشته اى را تعقیب کند که مطابق ذوق و سلیقه و توانائى روحى و فکرى او باشد.

کار همراه با استعداد

دستگاه آفرینش همه را یکنواخت نیافریده و در همه افراد بشر توانائى همه کار به ودیعت ننهاده است. بلکه براى گردش چرخهاى اجتماع ، افراد را با ذوق و استعدادهاى مخصوصى آفریده است. تا هر یک رشته اى را دنبال کند که ذوق آن را دارد. کارى را انجام دهد که از عشق باطن و نیروى فطرى او سر چشمه مى گیرد. پاره اى از شکستها و ناکامیهاى جوانان معلول انحراف از این اصل مسلم است که گاهى بر اثر تبلیغات غلط و تربیتهاى نادرست دنبال کارى مى روند که ذوق و استعداد آن را ندارند. و از کارى که شایستگى و برازندگى آن را دارند سرباز مى زنند.

آنها این اصل مسلم را فراموش کرده اند که در هر سرى شورى است. خوشبخت کسى است که ذوقش را دریابد. سخت ترین ضربه بر پیشرفت و کامیابى یک فرد دانشجو این است که بدون این که استعداد خود را بسنجد. بدون مطالعه دقیق، رشته اى را تعقیب کند که ذوق آن را ندارد. جوانى که ذوق ادبى دارد از گفتار و قلم او ادب و شعر مى بارد. فکر ریاضى او بسیار ناچیز است و کامیابى او به طور مسلم در غیر رشته ادبى رضایت بخش نخواهد بود.

آسیبهای ناشی از کار بدون استعداد

از ادیسون پرسیدند چرا اغلب جوانان موفق نمى شوند؟ گفت: براى اینکه راه خود را نمى شناسد و در جاده دیگرى گام برمیدارند. یک چنین افراد دو نوع ضرر بر جامعه مى زنند:

  • کارى که شایستگى آن را دارند و اگر آن را تعقیب کنند کامیاب مى شوند، انجام نمى دهند.
  •  کارى را که عهددار آن شده اند بخوبى انجام نداده و از عهده آن بر نمى آیند.

عقربه استعداد هر فردى از هنگام تولد به سوى کارى که براى آن آفریده شده متوجه است . سعادتمند کسى است که مربیان او سمت تمایل این عقربه را بدست بیاورند. امروز در کشورهاى توسعه یافته با آزمایشهاى مخصوص استعداد افراد را به دست مى آورند و آنها را وادار مى نمایند که در رشته اى که استعداد آن را دارند وارد شوند.

افراد موفق و علایق آنها

  • گالیله در بچگى علاقه به ساختن ماشین آلات بچگانه داشت . پدر او بر خلاف میل فرزند، او را وادار کرد که طب بخواند. او در این راه ترقى نکرد. سپس به آموختن ریاضیات و فیزیک پرداخت در نتیجه نبوغ خود را در نجوم و چیزهائى که عقربه استعداد او نشان مى داد، ابزار نمود. گالیله نخستین کسى بود که اثبات کرد زمین به دور خورشید مى گردد و نخستین کسى بود که پاندول ساعت را ساخت .
  • تولستوى هنوز بچه بود که علاقه زیاد به مطالعه کتاب پیدا کرد . کتابهاى فلسفى را زیاد مى خواند و در این دوران سعى مى کرد مسائل مهم زندگى را مطرح سازد. تا پایان عمر این مسائل در قلمرو و فکر او بود.
  • جرج مورلند نقاش حیوانات از شش سالگى هنر نقاشى خود را ابزار مى کرد. او با این که در سن ۴۱ سالگى بدرود زندگى گفت. آثار گرانبهایى در نقاشى از خود به یادگار گذارد.
  • زراه کولبرن از طفولیت استعداد ریاضى اش نمودار بود. گاهى از او مى پرسیدند: در یک سال یا بیشتر چند ثانیه وجود دارد؟ پس از تامل مختصرى پاسخ صحیح آن را مى داد.
  • جیمز وات ، مخترع چندین آلت مکانیکى و کاشف نیروى بخار. از آغاز کودکى به آزمایش علاقه زیادى داشت. از این طریق کامیابى هائى در علوم طبیعى بدست آورد.
  • داروین در دوران کودکى کلکسیون جانوران داشت . و این کشش طبیعى او را به مطالعه درباره ثبات و یا تحول انواع واداشت و نظریه اشتفاق و تحول انواع را پس از یک سفر طولانى به وسیله کتاب بنیاد انواع انتشار داد.

اثرات استعداد در یادگیری

از پیشوایان مذهبى ما دستور اکید رسیده است که خود را بشناسیم و بسان غواصان در دریاى وجود خود فرو رویم. و با نورافکنهاى قوى خود، به شناسائى درون خود بپردازیم تا راز درونمان بر ما روشن گردد. تمایلات باطنى ما بسان مغناطیسى است که شبیه و هم سنخ خود را مى کشد. و در مخزنى به نام حافظه انبار مى نماید. و در مواقع لزوم از آنها بهره بردارى مى کند. اگر کار همراه با استعداد باطنى ما باشد. به آسانى وارد مخزن شده تا مدتى ثبات و قرار خود را حفظ مى کند.

ولى اگر کارى را تعقیب نمائیم که شایستگى طبیعى آن را نداریم. در اندک زمانى از مغز و مراکز حفظ ما فرار مى کند و در نتیجه موفقیت ما خیلى کم مى شود. یک چنین فرد منحرف از تمایلات استعداد خود بسان کسى است که بر خلاف جریان آب شنا کند. یا دستخوش امواج کوه پیکر آب مى گردد و یا با کامیابى ناچیزى روبرو مى شود. وقتى انسان خود و شایستگى خود را شناخت و کار مطابق استعداد خود را پذیرفت. چون عشق و کشش باطنى آن را دارد در هدف خود کامیاب مى گردد.

به کار گیری افراد ماهر و زبردست

یک سلسله استعدادهائى هست که در شرایط مخصوصى بروز و نمو مى کند. روان شناس زبر دستى لازم دارد که این نوع استعدادها را تشخیص دهد.
چه بسا نوآموزانى در آغاز تحصیل کودن و نفهم به نظر مى رسند. ولى بعدا در سنین مخصوصى نابغه مى شوند. پیداست به حکم قوانین طبیعى شکفتن این گونه شایستگى شرایط دیگرى لازم داشته است . مى گویند اینشتین دانشمند بزرگ و ریاضى دان در کلاسهاى ابتدایى رفوزه مى شد، ولى او در محیطهاى مخصوصى قدرت دورنى خود را ابزار نمود.

لا تعليق

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *