
زمان قابل افزایش دادن نیست
پر واضح است که زمان قابل افزایش دادن نیست و کسی در عصر حاضر در این مسئله شکی ندارد . بنابراین، زمانی که در مدیریت زمان موضوع مورد بحث ماست تنها «زمان در دسترس» است ، زمان مفید در دسترس ما قابل افزایش است . یکی از مهمترین گامها در مدیریت زمان یافتن مواردی است که زمان در دسترس ما برای فعالیتهای مفید را از بین میبرند.
زمان قابل افزایش دادن نیست
همان کارهایی که اصطلاحاً وقت ما را میسوزانند و بدون اینکه بهرهای از آن ببریم سپری میشوند . مدیریت زمان باید این زمانها را بیابیم ، عوامل به هدر رفتن آنها را مشخص کنیم و برای از بین بردن آن عوامل تلاش کنیم . این مرحله در حالی باید صورت بپذیرد که رها کردن آن عوامل و اجازه دادن به آنها برای اتلاف بیشتر وقت ما بسیار کار آسانتر و راحت طلبانه تری است و تنها کسانی میتوانند با موفقیت از این مرحله خارج شوند که اولاً ارادهای استوار و دوما باور داشته باشند که «دیگر زمان وقت تلف کردن و روزمره زندگی کردن نیست » .
در این میان باید به اوقات اصطلاحاً « مُرده» هم اشارهای داشته باشیم ، مثل زمانهایی که بدون استفادهی خاصی در تاکسی ، صفهای مختلف و … سپری میشوند ، که میتوان با پیش بینی قبلی و برنامه ریزی برای این اوقات مورد استفاده مفید قرار گیرند : مثل خواندن کتابچه ای ، یا گوش دادن به مکالمات زبانی که در حال یادگیری آن هستیم و …
چگونه مدیریت زمان کنیم ؟
همانطور که گفتیم گامهای اولیه مدیریت زمان تشخیص اولویت اهداف ، تشخیص زمان های تلف شده و زمان در دسترس و همچنین داشتن انگیزه ای مطلوب و دلپذیر و … هستند . کسی که مدیریت زمان میکند لازم است بداند که در حال حاضر و در زمانی که در دسترس دارد باید بر روی کدام هدف یا اهدافش تمرکز کند؟ مثلاً دانش آموز کنکوری که هدف کسب موفقیت در کنکور است بیشتر زمان در دسترسش را به درس خواند اختصاص میدهد و بقیه امور زندگی اش را با این هدف خود هماهنگ میکند ، یا یک ورزشکار که برای شرکت در مسابقات آماده میشود بیشتر وقتش را به آماده کردن خود برای آن مسابقات کنار میگذارد و بقیهی کارهایش را ممکن است به حاشیه براند و یا حتی مدتی کارهای مربوط به اهداف غیر ضروری اش را ترک کند تا زمان بیشتری برای رسیدگی به هدف اصلی اش داشته باشد .
تفکیک زمان
برای مدیریت کردن صحیح زمان ، تقسیم بندی و تفکیک زمان انجام کارها لازم و ضروری است ، آن هم نه به صورت ذهنی بلکه بهتر است نمود خارجی مثل نوشته یا یادداشت ( وچه بهتر که دفتر برنامه ریزی ) داشته باشد . فرد باید از قبل بداند که در چه زمانی قرار است چه کاری را انجام دهد و آن کار چه مدت به طول می انجامد ، تا هم زمان انجام کارهای مختلفش مشخص باشد و هم اینکه زمان هر کار از کنترل او خارج نشود و وقت بقیه ی کارهایش را از بین نبرد. با این کار هم انجام کار با تمرکز بهتری صورت میگیرد و هم به مرور سرعت انجام آن کار برای او افزایش مییابد .
آیا مدیریت زمان بر شخصیت افراد تأثیری دارد؟
انسانها متفاوت از یکدیگر اند و نمیتوان در مورد مسائلی که مربوط به انسان است به طور مطلق نظر داد ، ممکن است بعد از انجام برنامه ریزی و مدیریت زمان فردی هیچ تغییری نکند و یا حتی تغییرات منفی داشته باشد ، اما غالباً پس از گذشت مدتی از اجرایی کردن مدیریت زمان نتایج مطلوبی در ویژگیهای شخصیتی و حتی اعتبار اجتماعی افراد به وجود میآید و شاهد تغییرات مثبتی در ای ویژگی ها خواهیم بود .
بعضی از این ویژگی ها را ذکر میکنیم :
۱- نظمپذیری و شفافیت ذهنی نسبت به برنامههای خود .
۲- افزایش اعتماد به نفس فرد و حتی افزایش اعتماد دیگران به او به دلیل مشاهدهی افزایش جدیت فرد در امور مختلف
۳- افزایش تمرکز و بهرهوری ذهنی و قدرت حافظه
۴- بهبود سرعت انجام کارها
۵- خوش قولی و فراموش نکردن امور مختلف به دلیل مکتوب بودن برنامه روزانه و هفتگی
۶- پیشرفت در رسیدن به هدف مورد نظر ( تحصیل و …)
پیام بگذارید
(0 دیدگاه)