تهران – خیابان پیروزی ، روبروی خیابان پنجم نیرو هوایی (روبروی مترو نیرو هوایی) ، مجتمع نسیم ، طبقه اول ، واحد 1

clinicbina@

تلفن تماس : ۷۷۴۶۸۴۱۸-۰۲۱

تربیت فرزند راستگو

تربیت فرزند راستگو

تربیت فرزند راستگو چگونه است؟ همه ما بزرگترها قطعاً دوست داریم که فرزندان راستگویی داشته باشیم. حتی شده که بارها آنها را تنبیه کرده‌ایم. یا آنها را به خاطر کارشان جلوی جمع شرمگین کرده‌ایم. فکر می‌کنیم این بهترین روش است تا می‌تواند جلوی کار نادرست آنها را بگیرد. اما واقعیت این است که فرزند ما نوع حرف زدن و برخوردهایش را از خود ما یاد می‌گیرد.

تربیت فرزند راستگو

معمولا کسی که دروغ می‌گوید آگاهانه به تحریف واقعیت می‌پردازد. اموری را مورد تایید قرار می‌دهد که وجود ندارد. اما توجه داشته باشید که این امر برای کودکان همیشه صادق نیست. زیرا بعضی از کودکان هنوز سن کمی دارند. نمی‌توانند فرق بین تخیل و واقعیت را متوجه شوند. اما کودکانی که در سنین بالاتری هستند. معمولاً بر اساس طرح و نقشه کار را انجام می‌دهند. آن هم برای رسیدن به اهداف کودکانه خودشان.

شما الگوی فرزندتان هستید

شاید بگویید که من آدم دروغگویی نیستم. بله شاید حق با شما باشد. اما جمله های زیر را بخوانید و آن را در امور زندگیتان تعمیم دهید.

  • ببین دخترم، اگر تلفن زنگ خورد و فلانی بود. بگو: پدرم خانه نیست. بعد از اینکه آمد می‌گویم با شما تماس بگیرد.
  • به معلمت نگو که چون مادربزرگت از شهرستان آمده بود. ما می‌خواستیم به تفریح برویم به مدرسه نرفتی. بگو بیمار بودم و برای استراحت در منزل ماندم.
  • به دوستت نگو که مدادشو تو گم کردی. بگو نمی‌دانم چه کسی آن را برداشته است.
  • وقتی پدرت به خانه آمد. اگر از تو پرسید امروز چه کسی مهمان ما بود. بگو یکی از دوستان مامان. حواست باشد به او نگویی زن عمویت اینجا بود. چون پدرت از او خوشش نمی‌آید.
  • اگر ظهر خوابیدی. وقتی بیدار شدی به پارک می‌برمت. ولی در عمل از پارک رفتن خبری نیست.

در مثال‌های بالا شاید شما منظور به دروغ گفتن اصلی را نداشته باشید. بخواهید به راحتی برای راحتی وجدان خودتان، کلمه مصلحتی بودن را به آن بچسبانید. بگویید دروغ مصلحتی گفتم. اما به یاد داشته باشید که کودکان مانند شما با این اصطلاح و یا در واقع توجیه نادرست آشنا نیستند. یاد می‌گیرند که در موقعیت‌های مختلف حرفشان را تغییر دهند.

علل دروغگویی

وقتی والدین به صورت منطقی به نیازهای کودک پاسخ ندهند. کودک را متوجه نتیجه عمل نکنند. برای مثال مادری که می‌خواهد فرزند سرماخورده‌اش بستنی نخورد. به او می‌گوید: اول سوپت را بخور. بعد به تو بستنی میدم. اما بعد از خوردن سوپ خبری از بستنی نخواهد بود.
شاید بگویید اگر از این روش استفاده نکنید. کودکتان به سوپ لب نخواهد زد. مشکل کار همین جاست. از قبل او را بد عادت کرده‌اید که در قبال انجام هر کاری برایش کاری انجام دهید. باید برایش توضیح دهید: اگر سوپ را بخورد. سرماخوردگی زودتر برطرف می‌شود. می‌تواند یک یا چند روز زودتر با دوستانش بازی کند و یا بستنی بخورد.

پیام بگذارید

(0 دیدگاه)

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *