چگونه خیانت را از رابطه مان دور کنیم
ازدواج یک رابطه دو طرفه است که زوجین نیازهای یکدیگر را در قالب خانواده برآورده میکنند، اما گاهی خیانت همسر، زندگی و عشق را نابود می کند، برخی خانم ها به سراغ طلاق می روند و برخی به دلیل مشکلات مالی، ترس و وحشت از بدنامی طلاق یا وجود یک یا چند فرزند زندگی تلخی را تجربه می کنند و هر گز سراغ جدایی نمی روند و می گویند راهی جز ساختن و سوختن ندارم. در این مقاله بیان میکنیم که چگونه خیانت را از رابطه مان دور کنیم .
گاهی دور بودنهای موقتی از همسر و پیش گرفتن برنامههای سخت و مستقل به زنان کمک میکند تا به همسر بیوفا این پیام را بدهند که تحمل این شرایط باعث آسیب دیدن بیشترشان میشود اما یادتان نرود پایان دادن به یک رابطه همیشه عذاب آور بوده اما حقیقت این است برخی از رابطهها به دلیل روراست نبودن طرفین، خود به خود از بین رفته است.
چگونه خیانت را از رابطه مان دور کنیم ؟
۱- با کسی که نمیتواند منفعت شخصیاش را عین آدم به عقب بیندازد، وارد رابطه نشوید.
اصلا حرفی در این قضیه نیست، اما عاشق اولین کسی نشوید که موقع نگاه کردن به شما برایتان شکلک در نیاورد. رابطه داشتن با آدمی که اولویتش برآورده شدن منافع خودش باشد، تا زمانی که منافعش را تأمین کنید، میتواند معرکه باشد. اما باید یاد بگیرید که بتوانید آن سوی این دوران خوش را هم ببینید و بفهمید که این آدم جداً چطور زندگی میکند. آیا قادر است برای دور و بریهایش فداکاری کند؟ آیا زندگیاش زیادی دراماتیک نیست؟ آیا مسئولیت کارهایش را گردن میگیرد؟
مشکل آدمهایی که بنای زندگی کردن را بر تحقق منافع خودشان گذاشتهاند این است که هر گاه آدم متزلزلی ببینند پس گردنش سوار میشوند و اَزش کولی میگیرند. اعتماد به نفس واقعی تنها وقتی وجود دارد که فرد، عقدهی نداریهایش را ندارد. اعتماد به نفس واقعی این است که قادر باشی هر زمان که لازم بود، برآورده کردن منفعت شخصی خودت را کنار بگذاری و عمل مناسب در لحظه را انجام بدهی.
مشکل دیگری که با منفعت طلبها پیش میآید این است که افرادی که باهاشان در رابطه هستند به خودشان میگویند: «خب، وقتی با منه و اینقدر عشقولانه و خوشحاله که هیچ دلیلی نداره بره دنبال آدم دیگهای.» بله، چون با شما به خاطر برآورده شدن منافعش وارد رابطه شده، نه بهخاطر خود رابطه. پس تا جایی رفیقتان است که بر اساس شرایط او پیش بروید. به محض اینکه دست از برآورده کردن منافعش بکشید، میرود و یک نفر دیگر را برای این کار پیدا میکند.
۲- حریم سالمی بین خودتان ایجاد کنید
معنیاش این است که برای احقاق فردیت خودتان بایستید. یعنی شما و شریکتان به همدیگر بگویید که چه چیزهایی در رابطه، برای شما یا او قابل قبول نیستند. مرز و محدودهای تعیین کنید و به حفظ آن، پایبند باشید. معنیاش این است که درک کنید نه شما مسئول خوشحال کردن شریک رابطهتان هستید و نه برعکس. نه شما حق دارید که چیزهای خاصی را از او بخواهید و نه او.
به عبارت دیگر هر کسی باید باغچهی خودش را بیل بزند. اغلب اوقات، عاشقانهترین و دلسوزانهترین کاری که میتوانید برای عزیزانتان بکنید این است که کنار بایستید تا خودشان با مسائل خودشان دست و پنجه نرم کنند. هدف یک رابطه این نیست که یک نفر گند بزند و دیگری رویش خاک بریزد. هدف یک رابطه این است که دو نفر آدم مستقل، بدون هیچ پیش شرطی یکدیگر را حمایت کنند و در آن واحد، خودشان به مشکلات خودشان رسیدگی کنند.
۳- همیشه ارادهی رفتن را داشته باشید
در جواب ایمیلها، معمولا این توصیه را به هر کسی که میکنم، برق سه فاز از سرش میپرد. اما دوام یک رابطه به همان اندازه مستحکم است که ارادهی طرفین برای ترک آن مصمم باشد. دقت کنید که من نگفتم میل به ترک کردن، گفتم ارادهی ترک کردن. هر رابطهی سالمی، عشق لازم دارد اما قفل فرمان نه! وقتی دلیلی برای تغییر کردن وجود نداشته باشد، هیچ چیزی هم تغییر نمیکند.
رابطه یک اجبار نیست، انتخاب است. انتخابی که هر روز صورت میگیرد. انتخابی است که میگوید: «رابطهی عاشقانهای که ما دو تا با هم داریم به منفعتخواهی شخصی من میچربد.» همان انتخابی است که میداند ارزش دارد که کوتاهمدت برای بلندمدت هزینه شود. شما انتخاب میکنید که قدر آنچه در وهلهی اول شما را به هم رسانده است بدانید و انتخاب میکنید که این چسب و این عامل قوام دهندهی رابطه را همچنان قدرتمند نگه دارید.
پیام بگذارید
(0 دیدگاه)