نگرش همسران به تعارض
دو مقولهی نگرش همسران به تعارض و توجه به «نيازهای يکديگر» در چگونگی برخورد با تعارض و رفع زمينههای آن، اهميت فراوان دارند؛ چرا که نگرشها و نيازها، رفتار انسانها را هدايت می کنند.
نگرش :
آن چه اهمیت دارد توجه به نگرشهای کليدی مطلبی است که به مثابه ويروسهای ارتباطی در نگرش همسران نسبت به تعارض، مسموميت ايجاد می کند. نگرش جامع و سازنده دربارهی اختلاف و تعارض از سه رکن تشکيل می شود :
سه رکن نگرش همسران به تعارض
۱- اختلاف ميان همسران امری طبيعی و اجتناب ناپذير است. بعضی از همسران فکر می کنند بايد با کپی برابر اصل خود ازدواج کنند و تحمل هيچ مخالفت، سليقهی متفاوت و نظر ديگری را ندارند.
۲- نيازهای زن و شوهر به يک اندازه معتبر است؛ زن و شوهر با درک نيازهای يکديگر و توجه به تأمين نيازهای ديگری می توانند زمينهی آرامش يکديگر را فراهم کنند.
۳- بهترين راه حل برای حل تعارض، توافق طرفين دربارهی موضوع مورد اختلاف است؛ بهترين راه حل برای اختلاف زن و شوهر راه حلی است که در آن منافع هر دو طرف تأمين شود.
نقش درک نيازهای همسر در مديريت تعارض:
به موازات نقش نگرش در شيوهی مواجه زوجين با تعارض، شناخت و توجه به نيازهای طرف مقابل نقش اساسی در کاهش زمینه های تعارض یا ايجاد بحران در روابط همسران دارد.
ويليام گلاسر می گويد: «هر کاری که ما می کنيم خوب يا بد، مؤثر يا بی اثر، دردناک يا لذتبخش، ديوانهوار يا معقول… برای ارضای نيروهای قدرتمند درون خودمان است.» به عقيدهی وی حتی رفتار نامناسب نيز در اختيار کارکردی ويژه است؛ به طوری که اينگونه رفتارها به طرزی مخدوش و منحرف يک نياز روانشناسانه را برطرف می کند. هر چه همسران، انگيزهی درونی رفتار طرف مقابل را بيشتر درک کنند، بهتر می توانند تغيير مثبت به وجود بياورند؛ به طوری که اگر در رفع آن نيازها به همسران شان کمک کنند، شاهد تغيير رفتار همسرشان در جهت مثبت خواهند بود .
پیام بگذارید
(0 دیدگاه)