تهران – خیابان پیروزی ، روبروی خیابان پنجم نیرو هوایی (روبروی مترو نیرو هوایی) ، مجتمع نسیم ، طبقه اول ، واحد 1

clinicbina@

تلفن تماس : ۷۷۴۶۸۴۱۸-۰۲۱

چرا تله ها به جود آمده اند؟

معرفی رویکرد هیجان مدار

معرفی رویکرد هیجان مدار

انسان ها هیجانات گسترده ای دارند؛ همه ی ما می دانیم که شکل دهنده ی روحیات ما همان هیجانات روزمره ما است و بخشی از وجود ما را در بر می گیرد. بنابراین رویکرد هیجان مدار با شناخت و درک کامل هیجانات شخص به بررسی مشکلات روحی وی می پردازد.

شروع رویکرد هیجان مدار با لزلی اس گرینبرگ

لزلی روان شناس و محقق اهل ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی است که تحصیلات آکادمیک خود را ابتدا در رشته ی مهندسی تا مقطع کارشناسی تمام کرد و سپس به دلایل سیاسی و آموزشی به کانادا مهاجرت نمود و در آن جا به آموختن علم روان شناسی پرداخت. لزلی بنیان گذار رویکرد هیجان مدار بود.

لزلی معتقد بود که امروزه افراد در کار های خود غرق شده اند و به هیجانات و احساسات خود کمتر توجه می کنند. در طول دوره ی تحصیلات خود درمان مراجع محوری را نزد لورا رایس فرا گرفت و پس از آن به یادگیری روان شناسی گشتالت پرداخت. بعد از این دوران وی به ادغام اندیشه‌هایی همچون انسان‌گرایی نوین و تئوری هیجان پرداخت و به این صورت پایه ‌های رویکرد هیجان‌ مدار شکل گرفت.

در این مسیر سوزان جانسون نیز به او کمک های زیادی کرد، اما اقدامات او تنها در راستای زوج درمانی بود. در حال حاضر ریاست کلینیک هیجان مدار در تورنتو به عهده ی گرینبرگ است.

رویکرد هیجان مدار به زبان ساده

این رویکرد جهت گیری بهتری نسبت به انسان ها دارد به طوری که ماهیت انسان را جدا از تجربه های گذشته و شرطی شدن می داند؛ چیزی که روان شناسان گذشته بیشتر به آن اعتقاد داشتند. این رویکرد سیستم روان انسان ها را به صورت خود سازمانده می داند که می تواند خود را با هر شرایطی وفق دهد.

این رویکرد به صورت ادغام رویکرد های انسان گرایی نوین مانند مراجع محوری راجرز و گشتالت درمانی پرلز است. همچنین این رویکرد تحت تاثیر رویکرد های تجربه گرا، نظریه ی وجودی، تئوری هیجان و دلبستگی است.

دیدگاه های انسان گرایانه در رویکرد هیجان مدار

این رویکرد با گسترش دیدگاه های انسان گرایانه سنتی، معتقد است که انسان ها دارای ارزش معنوی بالایی هستند و در این دنیا با وجود مشغله های زیادی که دارند از اصل خویش دور افتاده اند.

امروزه با توجه به نابرابری های اجتماعی که وجود دارد انسان ها همواره در حال کشمکش های متعدد و نزاع هستند که این خود عاملی برای دور افتادن انسان ها از اصل خودشان است.

بازگشت انسان به اصل خودش تنها در صورتی امکان دارد که عدالت در همه جای جامعه جاری باشد و مردم در برابری کامل زندگی کنند. برابری اجتماعی زمانی اتفاق می افتد که انسان ها محترم انگاشته شده و همگی قدرت انتخاب داشته باشند.

در کل رویکرد هیجان مدار تاکید زیادی بر توجه اساسی به ذات مقدس انسان ها دارد که این تعالیم در ادیان مختلف از جمله دین مبین اسلام نیز مطرح شده است.

نظریه ی دلبستگی بالبی در رویکرد هیجان مدار

این نظریه درباره ی کودکان است؛ بالبی معتقد است کودکان به طور کلی دو نیاز اصلی دارند. نیاز اول آن ها اکتشاف است؛ اگر دیده باشید کودکان معمولا بسیار کنجکاو هستند، خواستگاه این کنجکاوی آن ها در واقع همان نیاز به اکتشاف در آن هاست. رویکرد هیجان مدار این نیاز هارا از وجود کودک می داند و مسئول پاسخگویی به این کنجکاوی ها در کودک را مادران می داند.

نیاز دوم کودک دلبستگی است. کودک با شناخت اطراف خود احساس می کند که کم کم باید عشق ورزیدن را تجربه کند و برای اولین بار این احساس را در مواجهه با پدر و مادر خود تجربه می کند. در صورتی که این نیاز توسط والدین وی ارضا نشود ممکن است در آینده مشکلات متعددی برای فرزندشان به وجود آید.

مرکز مشاوره شرق تهران

 

پیام بگذارید

(0 دیدگاه)

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *