طرحواره من بی ارزش هستم
طرحواره من بی ارزش هستم چگونه است؟ اگر گرفتار طرحواره من بی ارزشم شده باشید، احساس می کنید عیب های زیادی دارید و از ارزش چندانی برخوردار نیستید. باور راسخ دارید که برای اطرافیان آدم ارزشمند و دوست داشتنی نیستید. فکر می کنید که هر آن ممکن است عیب های شما برملا شود. ممکن است در دوران کودکی احساس کرده اید که به دلیل عیب و ایرادهایتان مورد احترام خانواده قرار نمی گیرید و از شما عیب جویی می کرده اند. خودتان را مقصر می دانید و احساس می کنید ارزش آن را ندارید که دیگران شما را دوست داشته باشند.
طرحواره من بی ارزش هستم
در دوران بزرگسالی نیز از عشق ورزی و قبول محبت دیگران می ترسید. باورتان نمی شود که دیگران به دلیل ارزشمندی تان بخواهند با شما رابطه ای صمیمی برقرار کنند. بنابراین انتظار دارید که دیگران دست رد به سینه شما بزنند، شما را تحویل نگیرند و طردتان کنند.
از مقایسه کردن دست بردارید.
خودمان را با افرادی مقایسه میکنیم که به هیچ نحو هیچ ارتباطی با ما ندارند، در نتیجه خودمان را از آنچه هستیم کوچکتر احساس میکنیم. البته، میتوان به شیوهای عقلانی با این تاثیر مقابله کرد. اما ما این کار را نمیکنیم. عواقب عاطفی واقعی هستند و تغییرات جسمی و هورمونی در پی دارند. سطح استرس ما بالا میرود، سطح سروتونینمان کاهش مییابد. سرمان را پایین میاندازیم و نومید پاهای سستمان را دنبال خودمان میکشیم. زندگی را از اینکه هست برای خودمان سختتر میکنیم.
دیگر وقتش رسیده که کنار بکشیم. از مصرف ابلهانه رسانههای خبری و رقابت بیهوده بر سر کسب منزلت کنار بکشیم. روزی که بخواهیم مردم ما را بزرگ ببینند، بادکنکی می شویم که با فوت دیگران به آسمان فرستاده می شویم و به میزان بالا رفتنمان ، پایین افتادن وحشتناکی هم خواهیم داشت.
بیشتر خودت را دوست بدار.
ما در تمام عمرمان می خواهیم ثابت کنیم که « من خوبم ، ببین من چقدر خوبم » یا من را لطفاً دوست داشته باشید و چرا؟ برای اینکه ته وجودمان نه به خوبی خودمان باور داریم و نه به خواستنی و دوست داشتنی بودن خودمان. بنابراین تمام زندگی ما دور این محور می چرخد که چگونه حرف بزنیم ، چگونه رفتار کنیم که مردم ما را دوست بدارند.
ولی چون خودمان خودمان را خوب نمی دانیم و خودمان را دوست نداریم ، هیچ وقت به این نتیجه نخواهیم رسید. آخر سر هم از همه کوشش پشیمان می شویم که به حساب خودمان این همه رنج بردیم که دیگران را خشنود و راضی کنیم ولی هیچ کس از ما خشنود و راضی نبود و بیشتر و بدتر اینکه خودمان از خودمان خشنود و راضی نبودیم.
شما به کسی نیاز ندارید.
دنیا تنها زمانی بهت اهمیت میده که ببینه خودت واسه خودت مهمی .این اصل اساسی را شروع کنید که شما نیازی به تایید کسی ندارید. درست است؟ بله، اگر کسی شما را دوست ندارد، زندگی شما نابود نمیشود. شما میتوانید شادمانه قدم بزنید، کتاب بخوانید، رمان بنویسید، ورزش کنید، روی چمنها دراز بکشید، غروب را تماشا کنید، میتوانید با شخص خودتان شاد باشید.
زمانی که به این درک برسید، از نگرانی اینکه دیگران در مورد شما چه فکر میکنند رها میشوید. زمانی که احساسهای بد به سراغتان میآیند، درک کنید که اینها بوی خواستن تایید دیگران را میدهند و به یاد بیاورید که شما نیازی به تایید دیگران ندارید. بدون آن هم انسان خوبی هستید. در شوق تایید دیگران، زندگی ما رنج آور میشود و ما نیازی به این رنج نداریم.
پیام بگذارید
(0 دیدگاه)