اشتباهات رایج پایان دادن به رابطه
وقتی یک رابطهی عاطفی تمام میشود، چنان شکنجهی احساسی تحملناپذیری بر طرفین وارد میشود که گویا تا مدتها قرار نیست راحتشان بگذارد. کسی که خودش به رابطه پایان داده است، معمولا احساس گناه و عذاب وجدان میکند و کسی هم که ترک شده است، از غصهی طردشدن اذیت میشود. اشتباهات رایج پایان دادن به رابطه چیست ؟
اوضاع وقتی وخیمتر خواهد شد که طرفین احساس کنند هیچ کاری از دستشان ساخته نیست و تا ابد باید با این حس ناامیدی و درماندگی زندگی کنند. اما حتما میپرسید که چگونه میتوان با کمترین آسیب به یک رابطهی عاطفی پایان داد؟ در ادامه با ما همراه باشید تا کمی بیشتر به این مسئله بپردازیم.
از آنجایی که قطع رابطه و جدایی تصمیم بسیار پراسترسی است، شاید نتوانید به هیچگونه پایان خوشی امیدوار باشید. شاید هم به جای بهبود حالتان، تصمیم بگیرید که این زخم دیرجوش را در سریعترین زمان ممکن از پانسمان در بیاورید؛ غافل از اینکه شکافتن پانسمان لزوما به معنی التیام قلب زخمخوردهتان نیست. حتی ممکن است در کشاکش جدایی از نامزد یا همسرتان به این نتیجه برسید که بهتر است محل زندگیتان را به مکانی تغییر بدهید که دیگر هرگز با هم برخورد نکنید. این راهحل شاید فقط برای مدتی کوتاه کمکتان کند، اما ضامن بهبود کاملتان در طولانیمدت نیست.
صحبت کردن در مورد رابطه تان
اگر از سطح کیفی رابطهتان راضی نیستید و حس مثبتی نسبت به ادامهی این رابطه ندارید، عاقلانهتر است که حس و حالتان را با طرف مقابل درمیان بگذارید، اما یادتان باشد که احساسات منفی و آزادهندهتان را با خودخواهی و افراط کاری تخلیه نکنید. همین که به خودتان جرئت بدهید و با طرف مقابلتان دربارهی مسیر رو به پایان رابطهتان پای صحبت بنشینید، کافی است تا بخشی از مشکلاتی را که ناخواسته در رابطهتان سر باز کردهاند، حل و فصل کنید.
اشتباهات رایج پایان دادن به رابطه
۱. ناپدیدشدن
یعنی رابطه را بدون اطلاع طرف مقابل از جانب خودتان قطع کنید و تمامی راههای ارتباطی و برقراری تماس را بر او ببندید؛ حال آنکه ناپدیدشدن واکنش معقولی به رابطهی شکست خورده نیست و طرف مقابل را در وضعیتی برزخی باقی میگذارد.
۲. خودسرزنشی
رابطهی عاطفی یک معادلهی دوطرفه است. به این معنی که اگر هرکدام از طرفین به اصول این معادله پایبند نباشند، معادله به هم خواهد ریخت. پس اگر رابطهای به سرانجام نرسیده است، باید نقش هر دو طرف را در به سرانجام نرسیدن رابطهشان مدنظر قرار داد. اینکه همهی ذهنتان فقط حول محور نقش خودتان بچرخد و نقش طرف مقابل را در شکست رابطهتان کلا نادیده بگیرید، از این بابت خطرناک است که باعث میشود اگر تصمیم به آغاز یک رابطهی جدید گرفتید، باز هم نسبت به علائم هشدار دهنده در رفتار طرف مقابل هشیار نباشید و با چشم بسته پا به رابطهی متزلزل دیگری بگذارید.
۳. بدگوییکردن
همان طور که خود سرزنشی و صرفا مقصر دانستن خود، کار درستی نیست، از آن طرف انداختن همهی تقصیرها به گردن طرف مقابل نیز دور از انصاف خواهد بود. اینکه انگشت اتهام را به سمت طرف مقابلتان بگیرید و خودتان را کاملا بیتقصیر بدانید، باعث خواهد شد که از اصلاح نقاط ضعف خودتان غافل بمانید. اینکه مدام پشت سر همدیگر بدگویی کنید، بهویژه در نزد کسانی که هردو نفرتان را میشناسند، دیگران را نیز در وضعیت ناخوشایندی قرار خواهد داد.
۴. خیالپردازی
مطالعات نشان داده است کسانی که تا مدتها پس از جدایی و قطع رابطه دائما در ذهنشان دربارهی اینکه طرف مقابل چه کار میکند و کجا میرود خیالپردازی میکنند، به سختی میتوانند وارد یک رابطهی جدید شوند.
۵. پیگیری
اگر نتوانید خودتان را از رابطهای که پایان گرفته کاملا بیرون بکشید، آسیب روحی شدیدتری را متحمل خواهید شد. شاید حتی تا مدتی بعد از جدایی جویای احوال نامزد یا همسر سابقتان باشید، اما بدانید پیگیری بیش از حد در این مورد روند بهبودتان را به تعویق خواهد انداخت.
پیام بگذارید
(0 دیدگاه)