شما هم یک مادر خانهدار هستید
شاید شما هم یک شغل تمام وقت یا پاره وقت بیرون از خانه داشه باشید. شاید شما درون خانه کار میکنید. شاید آن روزهایی که میتوانستید بعد از کار از اوقات فراغتتان استفاده کنید از دستتان رفته باشد. مخصوصاً آن آخر هفتههایی که پروژهها تمام میشد و شما بالاخره نفس راحتی میکشیدید. شاید شما هم یک مادر خانهدار هستید و بعضی روزها واقعاً بهنظرتان طولانی میآیند.
روزهایتان پر از برنامههای مختلف است. یک بچۀ کوچک دارید که به تازگی چهار دست و پا راه میرود. گاهی روزها، به طور وخیمی احساس آشفتگی میکنید. برخی روزها، به عنوان یک مادر پرمشغله با تمام این کارها دست و پنجه نرم میکنید و این چرخه ادامه دارد.
شما هم یک مادر خانهدار هستید
بچه داشتن، پدیدهی بسیار زیباییست. اما در عین حال، یک کار خسته کننده است. هم از نظر روانی و هم از نظر احساسی و هم از نظر جسمانی. جالب اینجاست که در حین مراقبت کردن از کودک، باید مراقب خودتان هم باشید که مبادا از پا بیفتید، اما خب اهمیت دادن به خود چطور ممکن است؟ و در همین لحظه با خودتان فکر میکنید که: اوه، اهمیت دادن به خودم؟ باز هم یک کار دیگر؟ باید این را هم به لیستم اضافه کنم. آه، باز هم یک کار دیگر برای انجام دادن. یک کار دیگر برای خستهتر شدن.
اهمیت دادن به خود
اهمیت دادن به خود نوعی دیدگاه محسوب میشود _ بدین معنی که: من شایستۀ اهمیت دادن هستم، و روشی را انتخاب میکنم که برای من خوب کار کند _ و مجموعهای از تمرینهاست. این تمرینها شامل فعالیتهای جسمانی و لذت بردن، خوابیدن (و در شرایطی چرت زدن)، پاسخ دادن به نیازهایتان از تشنگی گرفته تا استراحت میشود. اهمیت دادن به خود یک کار انشعابی است و شامل گسترهی وسیعی از اعمال میشود. اهمیت دادن به خویش یعنی هم رسیدن به خودمان، و هم رسیدن به کارهای سخت و سنگینمان. به معنی نه گفتن، و نشستن پای صحبت با یک مشاور است. به معنی نشستن و صحبت با ناراحتیهایمان است، نه اینکه در فضای مجازی به دنبال تسلی خاطر بگردیم (و اگر چنین کاری کردیم، یاد بگیریم که خودمان را ببخشیم). اهمیت دادن به خود به معنای رویارویی با اوضاع سخت است، حتی اگر به شدت مضطرب باشیم.
پیام بگذارید
(0 دیدگاه)