انواع شخصیت مرزی
میلون معتقد است که هم متون نظری و هم پژوهش های تجربی نشانگر این است که الگوی شخصیت مرزی که توسط DSM معرفی شده، هم پوشی بسیار نزدیکی با دیگر اختلالات شخصیت دارد. به دلایل مختلف، اکثر بیمارانی که تشخیص اختلال شخصیت مرزی برای آنها مطرح است، خصایص مشترکی با الگوهای شخصیتی وابسته، هیستریانیک، اجتنابی، افسرده و منفی گرا نشان می دهند. لذا میلون برای افزایش دقت در تشخیص گذاری و درک بهتر اختلال شخصیت مرزی، انواع شخصیت مرزی را به چهار تیپ مختلف تقسیم کرده است.
انواع شخصیت مرزی
از دیدگاه میلون، ویژگی مشترک در بین تمام شخصیت های مرزی، فقدان سازمان یافتگی، عدم یکپارچگی در نظم درون روانی و نبود هماهنگی رفتار با الزامات و خواسته های محیط است که به راحتی در رفتار تکانشی، هیجان های به سرعت تغییر یابنده، و تغییرات ناگهانی در ارزشیابی بیمار از اطرافیان، قابل مشاهده است.
شخصیت مرزی ناامید
شخصیت مرزی ناامید، ترکیبی از الگوهای شخصیتی وابسته یا اجتنابی است. چنین افرادی، نوعی دلبستگی سلطه پذیرانه نسبت به تنها یک یا دو نفر از چهره های مهم زندگی خود نشان می دهند. صفات شخصیتی غالب در این افراد نه تنها شامل وفاداری، وظیفه شناسی، تواضع و اجتناب از رقابت می شود، بلکه وابستگی و پیروی خود-آزارانه و همچنین چسبندگی انگل وار را نیز در بر می گیرد. به دلیل چنین نیاز عمیقی، با کوچکترین احساس انزوا و تنهایی، وحشت زده شده و به راحتی احساس افسردگی، عجز و درماندگی می کنند.
مسئولیت های ساده در نظر این افراد بزرگ جلوه می کند، همه چیز را سنگین و شاق درک کرده و زندگی را پوچ و توان فرسا تلقی می کنند. برخی از شخصیت های مرزی نا امید، آمیزه ای از ویژگی های شخصیت افسرده را نیز دارا هستند. چنین افرادی بگونه ای تربیت شده اند که با وجدان و منطقی باشند، به مرجع قدرت احترام می گذارند، عبوس و فاقد حس شوخ طبعی هستند و تنها هنگام سلطه پذیری، انتظار پاداش دارند.
شخصیت مرزی تکانشی
شخصیت مرزی تکانشی آمیزه ای از الگوهای هیستریانیک یا ضداجتماعی است. چنین افرادی باید دایماً از دیگران توجه دریافت کنند، در غیر این صورت به گونه ای فزاینده، تکانشی و بی مسئولیت می شوند. هر چند که اکثر شخصیت های مرزی بیش از هر چیز با عدم تنظیم هیجان های منفی شناخته می شوند، اما بیمارانی که به صفات هیستریانیک نیز مبتلا هستند، بیشتر از لحاظ رفتاری بیش فعال و به لحاظ شناختی بهم ریخته می شوند؛
مضاف بر اینکه، عدم تنظیم عواطف مثبت را نیز بروز می دهند که شامل شادی و خوشی پر هیجان، معاشرتی شدن پر تب و تاب و دیوانه وار و هیجان زدگی غیرمنطقی و سطحی می شود. این افراد، گاهاً تمام حس قضاوت و ادب و نزاکت اجتماعی را از دست می دهند. افرادی که تاریخچه ی شدیدتری از رفتارهای ضد اجتماعی را دارند، حتی تکانشی تر و فاقد تفکر می شوند و هنگامی که تلاش می کنند تا خود را از الزام ها و اجبارهای اجتماعی خلاص کنند، نه می توانند رفتار طرح ریزی شده و از پیش برنامه ریزی شده ای داشته باشند و نه می توانند به پیامدهای اعمال خود توجهی کنند.
مرزی کج خلق
شخصیت مرزی کج خلق آمیزه ای از ویژگی های شخصیت منفی گرا (منفعل–پرخاشگر) را داراست. شخصیت های منفی گرا که آمیزه ای از فعالیت-دو سوگرایی هستند، به هنگام عدم کنترل، به فردی تبدیل می شوند که بیش از پیش غیر قابل پیش بینی، ناراحت، تحریک پذیر، ناشکیبا، شکایت گر، ناراضی و رنجیده خاطر، لجوج، بدبین، خشمگین، عبوس و حسود نسبت به شادی و موفقیت دیگران است. برخلاف اکثر خرده تیپ های دیگر شخصیت مرزی، مرزی های کج خلق بندرت نیازهایشان بر اساس یک اصل ضابطه مند ارضاء شده است و هیچ گاه در زندگی شان احساس امنیت نکرده اند.
لجوج و پرتوقع هستند و نا امیدی و دلسردی خود را کاملاً مشهود ابراز می کنند. از آنجا که با دیگران احساس راحتی نمی کنند، ممکن است بگونه ی فزاینده ای اندوهگین و ناراضی شده و بین دو طیف افراطی پاتولوژیک گیر کنند؛ به این معنی که گاهاً احساسات بی ارزشی، پوچی و بیهودگی را از خود بروز می دهند، به شدت سراسیمه و یا عمیقاً افسرده می شوند و به خود-سرزنشی پرداخته و علایمی دال بر شکل گیری هذیان های گناه نشان می دهند.
مرزی خود تخریبگر
تمامی انواع شخصیت مرزی، مرتکب رفتارهای خود تخریبی که شاید تا مرحله ی خود زنی هم پیش رود، می شوند. با این حال، خود تخریبی در شخصیت مرزی خود تخریبگر، نقش ارضای الگوی خود آزارانه را ایفا می کند که با این تیپ خاص شخصیت مرزی، همایندی مرضی دارد. شبیه مرزی های کج خلق، این دسته هم نمی توانند موقعیت مطلوب و رابطه ی مناسبی با افراد دیگر برقرار کنند. با این حال، برخلاف تیپ کج خلق، مرزهای خود تخریبگر در طول زمان به صورت فزاینده ای تندخود، پرخاشگر و کینه توز نمی شوند؛ بلکه صفات خود آزارگرانه ی این افراد، درونی شده و احساسات مخرب را به سمت خودشان معطوف می کنند.
در گذشته، این افراد به عنوان کسانی که در زیر پوششی از همرنگی اجتماعی و خونگرمی پنهان می شوند، معرفی می شدند؛ با این حال پشت این نقاب ظاهری، هم تمایل به استقلال وجود دارد و هم نوعی ترس واقعی از خود مختاری. در نتیجه، نزاکت و خونگرمی اجتماعی آنها، نوعی سلطه پذیریِ تعارض آمیز عمیق را نسبت به انتظارات دیگران، در دل خود پنهان می کند. لذا برای کنترل این گرایشات متضاد به سختی تلاش می کنند تا ظاهری خویشتن دار و فداکار از خود نشان دهند.
پیام بگذارید
(0 دیدگاه)