علل و درمان اختلال یادگیری چگونه است؟ دلایل بروز اختلالهای یادگیری چیست؟ اختلالهای یادگیری در کودکان اگرچه پیچیده و چند عاملی هستند، ولی با تشخیص زودهنگام ومداخله علمی قابل مدیریت اند. این اختلالات صرفاً “تلاش نکردن” نیستند، بلکه نقص در پردازش زیربنایی مغزی هستند که نیازمند رویکردهای آموزشی اختصاصی هستند.
علل و درمان اختلال یادگیری
آگاهی والدین و معلمان از نشانه ها، و بهره گیری از متخصصان آموزش ویژه، روانشناسان و عصب شناسان، میتواند زمینه رشد تحصیلی و روانی سالمتری را برای این کودکان فراهم کند. با رویکردهای مناسب، افراد دارای اختلالات یادگیری می توانند پتانسیل کامل خود را شکوفا سازند و به شهروندانی موفق و مولد تبدیل شوند.
دلایل بروز اختلالهای یادگیری
اختلالهای یادگیری پدیده ای چندعاملی هستند که تعامل پیچیده ای از عوامل بیولوژیکی و محیطی در آنها نقش دارد.
۱. عوامل ژنتیکی و ارثی:
تحقیقات دوقلویی و خانواده نشان داده اند که استعداد ابتلا به دیسلکسی و دیسکاکولیا قویاً ارثی است. اگر یکی از والدین یا خواهر و برادر مبتلا باشد، احتمال ابتلای کودک به طور قابل توجهی افزایش می یابد. این امر نشان میدهد که نقصهای خاصی در نحوه سیم کشی مغز به ارث می رسند.
۲. عوامل نوروبیولوژیکی:
اختلالات یادگیری با تفاوتهایی در ساختار و عملکرد مغز مرتبط هستند، نه با کاهش هوش عمومی .
اختلال در ماده سفید: در دیسلکسی، اغلب شاهد کاهش یکپارچگی ماده سفید در مسیرهای عصبی مسئول پردازش سریع اطلاعات زبانی هستیم.
ناهمگونی کارکردی: استفاده ناکارآمد از نواحی مغزی. به عنوان مثال، در حین خواندن، افراد با دیسلکسیبه جای استفاده بهینه از ناحیه نیمکره چپ (ورنیکه و بروکا)، بیش از حد از نواحی نیمکره راست استفاده می کنند که منجر به کندی و ناکارآمدی می شود.
اختلال در مهاجرت عصبی: برخی تئوریها بیان می کنند که در دوران جنینی، سلولهای عصبی در نواحی کلیدی مغز به درستی به محل نهایی خود مهاجرت نکرده اند ، که بر عملکرد این مناطق تأثیر میگذارد.
۳. عوامل محیطی (به عنوان عوامل تشدید کننده)
عوامل محیطی به طور مستقیم علت اصلی نیستند، اما می توانند بروز و شدت علائم را افزایش دهند:
- محرومیت زبانی اولیه: قرار گرفتن ناکافی در معرض تحریکات زبانی غنی در دوران پیش دبستانی.
- آسیبهای دوران بارداری: قرار گرفتن مادر در معرض مواد سمی، الکل (سندرم الکلی جنین)، یا عفونتها.
- مشکلات مرتبط با تولد: زایمان زودرس یا کمبود اکسیژن هنگام تولد.
- عوامل روانی-اجتماعی: استرس مزمن، اضطراب بالا یا عدم حمایت تحصیلی مناسب میتواند عملکرد شناختی را تضعیف کرده و مشکلات یادگیری را تشدید کند.
نشانه ها و تشخیص:
تشخیص اختلالات یادگیری باید جامع و براساس شواهد باشد و اغلب پس از عدم پاسخگویی کودک به مداخلات آموزشی اولیه در مدرسه انجام میشود.
الف. نشانه های مراحل پیش از دبستان (۴ تا ۶ سالگی)
- تأخیر در گفتار: دشواری در یادگیری قافیه ها یا سرودها.
- مهارتهای حرکتی: مشکل در بستن دکمه ها، استفاده صحیح از قیچی، یا نقاشی کشیدن اشکال پایه.
- حافظه شنیداری: ناتوانی در یادآوری دستورالعملهای چند مرحله ای.
ب. نشانه های دوره دبستان (ابتدایی ترین زمان تشخیص)
- در خواندن: مشکل در یادگیری حروف الفبا، مخلوط کردن حروف مشابه (ب و پ، د و ذ)،یا ناتوانی در تکرار واژه های بی معنی.
- در نوشتن: املاهای ضعیف، نوشتن بسیار کنُد، یا ناتوانی در انتقال ایده های کلامی به نوشتار.
- در ریاضی: ناتوانی در تخمین کمیت یا استفاده از اعداد در موقعیتهای واقعی.
- عمومی: عملکرد بسیار متفاوت روز به روز، مشکلات شدید در سازماندهی تکالیف، واجتناب از فعالیتهای مرتبط با مهارت ضعیف.
ج. فرآیند تشخیص استاندارد:
تشخیص معمولاً شامل سه مرحله است:
- رد سایر علل: اطمینان از اینکه مشکلات ناشی از ضعف بینایی، شنوایی، یا هوش پایین نیستند
- ارزیابی هوش: اجرای آزمونهای هوش استاندارد (مانند وکسلر) برای تعیین پتانسیل شناختی
- ارزیابی عملکردی: اجرای آزمونهای استاندارد شده برای مهارتهای خاص (مانند آزمونهای درک مطلب یا مهارتهای ریاضی.)
درمان و مداخلات آموزشی:
هیچ “درمان قطعی” برای ریشه کن کردن اختلال یادگیری وجود ندارد، زیرا این اختلالات ماهیت مادام العمر و عصبی دارند. با این حال، با مداخلات هدفمند و اختصاصی، کودکان میتوانند به سطح عملکردی بسیار بالایی دست یابند.
۱. مداخلات آموزشی اختصاصی و مستقیم
مهمترین جزء درمان، آموزش اختصاصی و چند حسی است. این روشها باید واضح، سیستماتیک و تکراری باشند.
- برای دیسلکسی (روش فونیکس چند حسی:) روشهای ساختارمندی مانند (نیترو گیلینگهام) بسیار مؤثر هستند. این روشها تمام حواس (دیداری، شنیداری، لمسی وحرکت) را به طور همزمان برای یادگیری ارتباط صدا و نماد به کار می گیرند. مثال: کودک همزمان که صدا /ب/ را می شنود، حرف “ب” را با خمیر بازی مدل سازی میکند و شکل نوشتاری آن را می بیند.
- برای دیسگرافی: تمرینات مهارتهای حرکتی ظریف (تقویت عضلات دست) و آموزش مراحل نگارش (برنامه ریزی، نوشتن پیش نویس، بازبینی) به صورت مجزا.
- برای دیسکاکولیا: استفاده از ابزارهای عینی و ملموس برای درک مفاهیم انتزاعی. مثال: استفاده از بلوکهای پایه ده تایی برای نمایش ارزش مکانی اعداد، یا استفاده از خط اعداد برای تجسم عملیات جمع و تفریق.
۲. حمایتهای محیطی و تسهیلات
این تسهیلات به کودک اجازه می دهند تا با وجود ناتوانی یادگیری، در محیط آموزشی مشارکت کند.
- زمان اضافه: اختصاص زمان بیشتر برای تکمیل امتحانات و تکالیف.
- تکنولوژی کمکی: استفاده از نرم افزارهای تبدیل متن به گفتار برای خواندن متنهای طولانی یا نرم افزارهای تبدیل گفتار به متن برای کمک به نوشتن.
- روشهای ارزیابی جایگزین: اجازه دادن به کودک برای پاسخ دادن به صورت شفاهی به جای نوشتاری در برخی آزمونها.
۳. حمایتهای روانشناختی و تنظیم هیجانی:
از آنجایی که این کودکان اغلب با شکستهای مکرر روبرو هستند، حمایت روانی برای حفظ انگیزه حیاتی است.
- آموزش مهارتهای مقابله ای با اضطراب تحصیلی.
- تمرکز بر نقاط قوت کودک (هنر، ورزش، حل مسئله شفاهی) برای تقویت عزت نفس.

لا تعليق