حل مشکلات توسط بچه‌ها

حل مشکلات توسط بچه‌ها


حل مشکلات توسط بچه‌ها جز اصلی در تربیت کودکان می باشد. هرگز کاری را برای کودک انجام نده که کودک می تواند برای خودش انجام دهد. رودولف دریکورز

حل مشکلات توسط بچه‌ها

قبلاً فکر می کردم که حل مشکلات فرزندانم، مادر خوبی بودن است. تا اینکه فهمیدم رشد آنها را خفه می کنم. انجام کارهایی برای فرزندتان که می تواند برای خودش انجام دهد، مانع از توانایی او در رشد شایستگی ها و خودکفایی می شود. حتی در سنین پایین، بچه‌ها می‌توانند راه‌حل‌هایی برای مشکلات خود بیابند. آیا در امان ماندن کودک از تمام مشکلات زندگی به او کمک می کند یا به او آسیب می رساند؟

توسعه شایستگی و اعتماد به نفس

ند جانسون، یکی از نویسندگان کتاب «چه می گویی؟ چگونه با بچه‌ها برای ایجاد انگیزه، تحمل استرس و خانه‌ای شاد صحبت کنیم، می‌گوید: «همه ما تمایل طبیعی داریم که به بچه‌ها کمک کنیم تا مشکلاتشان را حل کنند. اما چیزی که ما واقعاً برای فرزندانمان می خواهیم این است که آنها یاد بگیرند که خودشان مشکلاتشان را حل کنند.»

وقتی فرزندمان تقلا می کند، برای ما و او ناراحت کننده است. اگرچه دردناک است، اما این تجربه آنها را مجبور به فراتر از منطقه راحتی خود می کند و آنها را ملزم به توسعه پایداری می کند. پشتکار یک ویژگی مهم شخصیت است. اولین بار که کاری را انجام می دهید، سخت است. واقعا سخته با تمرین، آسان تر می شود. رشد از اینجاست! من طرفدار این نیستم که فرزندتان را رها کنید تا مشکلاتش را خودش حل کند. این بی توجهی خواهد بود. والدین باید حامی حضور داشته باشند و وقتی فرزندشان در حال مبارزه است، همدلی نشان دهند.

آمادگی فرزند برای حل مشکل

بنابراین، چگونه متوجه می شوید که فرزندتان چه زمانی آماده است تا مشکلات خود را حل کند؟ هیچ فرمول جادویی برای تعیین زمان ورود و زمان عقب نشینی وجود ندارد، اما در اینجا چند فاکتور مهم وجود دارد که باید در نظر بگیرید.

ملاحظات سنی و رشدی

بچه های کوچکتر نسبت به نوجوانان توانایی کمتری در تصمیم گیری و حل مشکلات دارند. اما این بدان معنا نیست که والدین باید آنها را نجات دهند. فرض کنید برای کار آماده می شوید و کودک ۵ ساله شما، فریاد می زند: «مامان! کفش هایم را پیدا نمی کنم.» به جای رفتن به تعقیب غازهای وحشی برای یافتن آنها، سعی کنید از او سؤالاتی بپرسید مانند: “اگر من جای کفش های تو بودم، کجا می توانستم باشم؟” یا “من نمی دانم آخرین باری که کفش هایت را پوشیدی کجا درآوردی؟”

به او اجازه دهید تا فکر کند. اگر کمکی نکرد و احساسات شروع به تشدید کردند. همدلی کنید و احتمالاتی را ارائه دهید. می‌توانید بگویید: «از دست دادن کفش‌هایت واقعاً خسته‌ کننده است، اینطور نیست؟ تعجب می کنم که آیا آنها می توانند زیر تخت شما باشند؟ یا «می‌بینم که از اینکه نمی‌توانی آنها را پیدا کنی ناراحت می‌شوی. چرا زیر میز را چک نمی‌کنید؟»

اندازه و دامنه مشکل

برای بچه‌های کوچک تصمیم گیری اینکه در مدرسه چه بپوشند می‌تواند تصمیم بزرگی به نظر برسد. برای آنها تصمیم نگیرید. بگذارید بین دو یا سه لباس قابل قبول انتخاب کنند. بچه ها به فرصت هایی نیاز دارند تا احساس کنند تا حدودی بر زندگی خود کنترل دارند. به آن‌ها گفته می‌شود که چه کاری و چه زمانی آن را انجام دهند. به طوری که والدین باید هر زمان که ممکن است انتخاب کنند.

وقتی نوجوان شما در تلاش است تا تصمیم بگیرد که آیا برای تیم مناظره امتحان کند یا نه، تصمیم با او است و توصیه می‌شود که او یک لیست طرفدار/ مخالف تهیه کند. یا با کسی که سال گذشته در تیم بوده صحبت کند. تا اطلاعات بیشتری کسب کند. در غیر این صورت، خود را وارد مشکل او نکنید. نوجوانان در مسیر رسیدن به بزرگسالی به مهارت های مستقل حل مسئله نیاز دارند.

وقتی نوجوانتان به شما می گوید که دوستش به افکار آسیب رساندن به خود اشاره کرده است. شما می خواهید رویکرد مشارکتی بیشتری داشته باشید. به عنوان یک بزرگسال، باید در هدایت او از طریق یک مسیر اقدام فعال تر باشید. تحقیقات دانشمندان علوم اعصاب نشان می دهد که مغز انسان تا ۲۵ سالگی به طور کامل رشد نکرده است. بنابراین، مشکلات پیچیده تر نیاز به حمایت بیشتر و راهنمایی فعال والدین دارد.

لا تعليق

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *