وجود استرس در جامعه جهانی و زندگی روزمره ما عادی شده است. ما نسل استرس هستیم. نسل Z، ما بیش از هر زمان دیگری به ظاهر از واقعیت های خود ناراضی و نگران هستیم. نسل ما با مجموعه ای فوری از بحران های اجتماعی و زیست محیطی مواجه است.
استرس در جامعه جهانی
از زمان پایین ترین سطح خود، نرخ خودکشی گروهی ۱۵ تا ۲۴ ساله تقریباً ۵۰ درصد افزایش یافته است. این یافته با نسلی مطابقت دارد که سلامت روانی ضعیف را به عنوان وضعیت اکثریت گزارش میکنند، علائم اضطراب تقریباً در سطح جهانی وجود دارد و خشونتهای جمعی نگرانی اصلی است. نسل ما قرار بود با توانمندی تکنولوژی و جامعه جهانی در حال تغییر رشد کند، اما این تصویر تاریک شده است. ما خودمان را با ذهنمان نابود می کنیم.
استرس در تمامی دورانها
هر نسلی با استرس مواجه بوده است. بشریت در برابر طاعون های مهار نشده، قحطی ها و بلایای طبیعی ایستادگی کرده است که ما ساکنان سیاره ای در حال مدرن شدن مجبور نیستیم به آن ها فکر کنیم. این انعکاس به معنای تحقیر مجموعه ای از عوامل استرس زا نیست که با آن روبرو هستیم، اما بیشتر از یک واکنش ساده به شرایط، در نسل ما نقش دارد. ما البته دلایل خوبی برای تجربه استرس داریم.
پشتوانه و تشدید کننده این عوامل استرس زا «اولیه» تغییراتی در نحوه برقراری ارتباط ما است که باعث بدتر شدن – همگانی کردن، حتی – احساس اضطراب در ما می شود. وعده بزرگ فناوری قرن بیست و یکم به یکی از بزرگترین خطرات آن تبدیل شده است. توانایی آن برای از بین بردن موانع، ما را متحول کرده و سیستمهایی را که برای ایمن نگه داشتن ذهن خود استفاده میکنیم، خراب کرده است.
استرس و فناوری های مدرن
با ظهور گوشیهای هوشمند، رسانههای اجتماعی و چرخه اخبار ۲۴ ساعته، حفظ هر سطحی از تقسیم بندی در زندگی و موضوعات مورد توجهمان به طور فزایندهای دشوار میشود. سیل تکنولوژیکی عاملیت فردی ما را کاهش می دهد. اقدامی به سادگی بررسی زمان، خطر مختل شدن توسط یک متن بی ادب یا اخبار ناراحت کننده را به همراه دارد.
استرس در جامعه جهانی
روزنامه های ما تبدیل به ساعت و دفترچه یادداشت ما شده اند، باشگاه های ما تبدیل به محل کار و درمانگر ما شده اند، دوستان و نگرانی های ما اکنون ما را به خانه دنبال می کنند. هر بار که به گوشیهایمان نگاه میکنیم، خودمان را مهار میکنیم. اساس این لحظات کوچک پرخطر در زندگی ما، در سطح تعریفی، استرس زا است. ما به عنوان یک گونه، واکنش خوبی به عدم قطعیت نشان نمی دهیم، و با جلوگیری از تغییر عمده در جهت اجتماعی- اقتصادی در چند دهه آینده، مطمئناً عدم قطعیت ادامه خواهد داشت.
استرس و رسانه های اجتماعی
قدرت رسانه های اجتماعی یک مطالعه موردی عالی در استرس ارائه شده از نظر فناوری ارائه می دهد. قلدری، احساس طرد شدن و تفاوت، و نیاز به “فرد” بودن تا حدودی از زمانی که گونه ما حساس شد وجود داشته است. رسانه های اجتماعی از طریق قدرتی که برای دنبال کردن ما در همه جا دارند، این احساسات را به سلاح تبدیل کرده اند. ما دائماً با تصوراتی از زندگی دوستان و بتهایمان مورد حمله قرار میگیریم. زندگیهایی که غالباً مطابق با دیدگاهی که مردم میخواهند ارائه کنند، تنظیم شده است.
استرس در جامعه جهانی
تجربیات شخصی و واقعیتهای «اینستاگرام پذیر» به حدی از هم جدا شدهاند که مردم اکنون اغلب دو اکانت اینستاگرام را نگه میدارند. یک حساب خصوصی فقط برای نزدیک ترین دوستان که در آن احساسات واقعی فرد آشکار میشود و یک حساب عمومی، به طور کلی «قابل ارائه تر» در دسترس عموم افراد است. این دوگانگی، و تماس دائمی با آن، شکاف بین یک جامعه “شاد” و خود آشفته را تقویت می کند، که فقط شما متفاوت هستید.
انتقال استرس با وسایل دیجیتال
فناوری یک سیستم تحویل مؤثر است که از طریق آن فشارهای دنیا به نسل من منتقل می شود و نسل من با فشارهای زیادی روبرو است. خشونت اسلحه، تغییرات اقلیمی، نابرابری های اقتصادی فزاینده، افزایش هزینه های آموزشی، تبعیض افسار گسیخته جنسی، نژادی و اقتصادی، و جهانی شدن (و در نتیجه رقابتی فزاینده) سیاره، فشارهای متعددی از اضطراب را ایجاد می کند که با وسایل دیجیتالی ما مانند قبل به ما منتقل شده است. اکنون میتوان بی عدالتی های ساختاری را تقریباً بدون تلاش دستگیر کرد. علیرغم اینکه ما میخواهیم پنهانی در حالت جهل باقی بمانیم. آسیب شناسی های یک جامعه شکسته توسط فضاهای دیجیتالی ما تقویت می شود، جایی که همه چیز در دسترس و قابل بحث است.
لا تعليق