احساسات فرد با اختلال بردرلاین

احساسات فرد با اختلال بردرلاین


احساسات فرد با اختلال بردرلاین چگونه است؟ فرد مبتلا به شخصیت مرزی (BPD) مانند زندگی در یک ترن هوایی هیجانی دائمی است؛ طوفانی از احساسات شدید، غیرقابل پیش بینی و اغلب طاقت فرسا می باشد. درک این دنیای درونی برای دیگران دشوار است، زیرا ممکن است در عرض چند دقیقه از اوج شادی به عمیق ترین ناامیدی سقوط کنند.

احساسات فرد با اختلال بردرلاین

احساس می‌کنم همیشه پوست ‌کنده‌ ام، انگار همه ‌چیز بیش‌ از حد درد دارد… اما این به معنای ضعیف بودن من نیست. من دارم یاد می‌ گیرم چگونه با این قلبِ بی ‌قرار زندگی کنم.”

۱- هیجانات سیل آسا

  • احساسات مثل امواج خروشان هستند: یک لحظه فرد روی اوج شادی است و لحظه ای بعد در عمیق ترین تاریکی ناامنی فرو می رود.
  • تحریک پذیری شدید: یک جملهٔ بی اهمیت (“دیر جواب دادی”) می تواند تبدیل به یک فاجعهٔ ذهنی شود.
  • پریشانیِ بدون علت: گاهی بدون هیچ دلیل واضحی، احساس می کنند دنیا در حال فروپاشی است و نمی توانند آرام بگیرند.

۲- ترس از رها شدن و طرد شدگی

حتی تصورِ تنها ماندن برایشان غیرقابل تحمل است، بنابراین ممکن است به دیگران بچسبند (پیامهای مکرر، درخواستهای مفرط برای اطمینان جویی). یا اینکه پیش دستی کنند و خودشان دیگران را طرد کنند (از ترسِ طرد شدن، اول رابطه را خراب می کنند). این ترس آنقدر قوی است که گویی “رها شدن برابر با نابودی” است.

۳- هویت متزلزل

“من کیستم؟” پرسشی است که مدام ذهنشان را می خورد. ممکن است عقاید، علایق یا حتی جنسیتشان را مدام تغییر دهند، چون حسِ ثابتی از خود ندارند. گاهی آنقدر احساس پوچی می کنند که گویا “هیچ چیز واقعی نیست” (حسِ غیرواقعی بودن یا مسخ شخصیت).

۴- تکانشگری و رفتارهای خود تخریبگر

برای فرار از این آشفتگی، ممکن است به هر کاری متوسل شوند:

  • خودزنی (بریدن، سوزاندن نه برای مردن، بلکه برای “احساس کردن” یا آرام شدن).
  • ولخرجی های دیوانه وار، رابطه های جنسی پرخطر، سوء مصرف مواد.
  • پرخوری یا بی اشتهایی عصبی برای پر کردن خلأ درونی.

۵- خشم انفجاری و سپس پشیمانی

خشمشان مثل آتش می سوزاند: یک جرقه کافی است تا فریاد بزنند، اشیا را پرتاب کنند یا به خودشان آسیب بزنند. اما بعد از طوفان خشم، شرم و پشیمانی تمام وجودشان را می گیرد. “چرا اینطور شدم؟ حالا همه من را ترک می کنند…”

۶- رابطهٔ عشق- نفرت با دیگران

  • سیاه و سفید دیدن آدمها: یا “فرشته” هستند یا “شیطان”— امروز عاشقِ کسی هستند، فردا از او متنفر هستند.
  • ترس از صمیمیت، ولی گرسنهٔ آن: میخواهند نزدیک باشند، اما از آسیب دیدن می ترسند.

۷- حس گناه و شرم مداوم

بعد از هر رفتار تکانشی یا عصبانیت، خود سرزنشگری شروع می‌ شود. “من خرابم، لیاقت عشق ندارم، همه را از خودم می‌ رانم…” این چرخه، آنها را در دام افسردگی و انزوا می‌ اندازد.

چرا این آشفتگی وجود دارد؟

  • زیستی: مغز افراد با BPD واکنش های شدیدتری به استرس نشان می دهد.
  • روانی: بسیاری در کودکی طرد، بی توجهی یا سوء استفاده را تجربه کرده اند.
  • عاطفی: هیچ کس به آنها نیاموخت چگونه هیجاناتشان را مدیریت کنند.

راهِ آرامش احساسات فرد با اختلال بردرلاین

این آشفتگی درمان ناپذیر نیست، اما بهبود نیاز به زمان، درمان و شجاعت دارد.

  • DBT ( درمان دیالکتیکی رفتاری): یادگیریِ مهارتهای تنظیم هیجان.
  • روان درمانی: کشف ریشه های درد و بازسازی الگوهای فکری.
  • دارو: گاهی برای کاهش افسردگی یا اضطرابِ همراه.
  • خود مراقبتی: شناخت محرکها و ایجاد مکانیسمهای سالم تر.

احساسات فرد با اختلال بردرلاین

فردی با BPD مثل کسی است که در وسط اقیانوس، بدون قایق، دست و پا می زند. اما این به معنای غرق شدن حتمی نیست. بسیاری یاد می گیرند چگونه با این امواج زندگی کنند، و حتی از عمق رنجشان، درکی منحصر به فرد از انسانیت پیدا می کنند. “ما ممکن است همیشه آرام نباشیم، اما به مرور قوی تر می شویم.”

لا تعليق

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *