تهران – خیابان پیروزی ، روبروی خیابان پنجم نیرو هوایی (روبروی مترو نیرو هوایی) ، مجتمع نسیم ، طبقه اول ، واحد 1

clinicbina@

تلفن تماس : ۷۷۴۶۸۴۱۸-۰۲۱

یافتن معنا در کار

یافتن معنا در کار

در دنیای پیچیده امروزی، صرفاً تمایل و توانایی انجام کار کافی نیست ما باید در کاری که انجام میدهیم معنا پیدا کنیم. یافتن معنا در کار چگونه امکان پذیر است؟ این شامل  یافتن کاری است که هدف، مشارکت، ارتباط و امید را ارائه میدهد. البته ما در بسیاری از موقعیتها معنا را پیدا میکنیم. در گستره های طبیعت، در اماکن مذهبی، پارکها، و مراکز اجتماعی، در روابط مان با خانواده و دوستان. اما بسیاری از ما بیشتر ساعات بیداری خود را در محل کار میگذرانیم. بنابراین بسیار حیاتی است که ما راههایی را پیدا کنیم تا سازمانهایی را که در آنها کار میکنیم معنادارتر و فراوان تر کنیم.

یافتن معنا در کار

ما یک سازمان فراوان را به عنوان یک محیط کاری تعریف میکنیم که در آن افراد آرزوها و اقدامات خود را برای ایجاد معنا برای خود، ارزش برای سهامداران و امید به انسانیت هماهنگ میکنند. در ادامه هشت سؤال را شناسایی کردیم که افراد ممکن است از خود بپرسند و رهبران ممکن است از سازمان خود بپرسند، سؤالاتی که میتوانند به آشکار شدن و دسترسی بیشتر به معنا و فراوانی کمک کنند.

  • من برای چه چیزی شناخته شده ام؟ (هویت)

حس فراوانی با درک روشنی از اینکه چه کسی هستیم، به چه چیزی اعتقاد داریم و در چه چیزی خوب هستیم، پرورش می یابد.برای یافتن معنا در کار این سوال نقاط قوت شخصیت و ارزشهای شخصی ما را بررسی میکند و اینکه چگونه آنها شهرت ما را میسازند. سازمانهای فراوان، بر قوتها و تواناییهایی بنا میشوند که دیگران را تقویت میکنند.

  • کجا میروم؟ (هدف و جهت)

فراوانی از درک روشنی از آنچه که ما در تلاش برای به انجام رساندن آن و چرایی آن هستیم پدید می آید. زمانی که اهداف شخصی ما با اهداف سازمان همسو میشود، کار به نظر میرسد. توسعه معنادار سفر خصوصی ما باشد. وقتی مأموریت شرکت خود را درونی و شخصی سازی میکنیم، فرصتهایی را می یابیم که بر مشکلات اجتماعی گسترده ای که به آنها اهمیت میدهیم تأثیر میگذاریم. سازمانهای فراوان هم مسئولیت مالی و هم مسئولیت اجتماعی را حفظ میکنند.

  • با چه کسی سفر کنم؟ (کار تیمی)

 حس فراوانی ما با روابط معنادار تقویت می شود. پیچیدگیهای روزافزون محیط های کاری امروزی مستلزم افزایش همکاری و کار گروهی از انواع   برای موفقیت است. کار معنادار ما در روابط شامل دوستی، روابط مربیگری و شبکه های حرفه ای است. سازمانهای فراوان روابط کاری را فراتر از تیمهای با عملکرد بالا به تیمهای مرتبط میبرند.

  • چه چالشهایی به من علاقه مند است؟ (تعامل)

متعهدترین کارمندان عموماً آنهایی هستند که کارشان به آنها این فرصت را میدهد که در حین انجام کاری که دوست دارند، کشش داشته باشند. افراد مختلف انواع مختلف کار را آسان، انرژی زا و لذت بخش و انواع مختلف مشکلات را معنادار میدانند. فراوانی زمانی اتفاق میافتد که شرکتها میتوانند نه تنها مهارتها و وفاداری، بلکه ارزشهای آنها را نیز درگیر کنند.

در حالی که عادتهای بد در انزوا و شرم رشد میکنند، روالهای مثبت ما را در مهمترین چیزها ثابت نگه میدارند و به ما کمک میکنند با خود و دیگران ارتباط برقرار کنیم. سازمانها میتوانند فرهنگهای بدبینانه، منفی، تحقیرآمیز داشته باشند، یا میتوانند فرهنگهای سازنده، تأیید کننده و نشاط آوری را تشویق کنند که به ایجاد فراوانی کمک میکند. سازمانهای فراوان، محیط های کاری مثبتی را ایجاد میکنند که افراد را در سراسر سازمان تأیید و به هم متصل میکند.

  • چگونه به عقب ماندگی ها پاسخ دهم؟ (تاب آوری و یادگیری)

شکست میتواند انگیزه قدرتمندی برای رشد و یادگیری باشد. وقتی برای کار در خارج از محدوده امن خود ریسک میکنیم. در مقابل اشتباهات خود مقاومت میکنیم، از شکست درس می گیریم و به تلاش ادامه میدهیم. نه تنها انعطاف پذیرتر می شویم، بلکه از زندگی راضیتر میشویم. فراوانی کمتر به این میپردازد که کارها را درست انجام دهیم بلکه بیشتر به دنبال حرکت در مسیر درست است. سازمانهای فراوان از اصول انعطاف پذیری و یادگیری برای استقامت با افراد و محصولات استفاده میکنند.

  • چه چیزی من را خوشحال می کند؟ (مدنیت و لذت)

فراوانی در لذتهای ساده رشد می کند. منابع لذت ممکن است شامل خندیدن به خود، قدردانی از برتری، لذت بردن از زیبایی، حضور در لحظه و تفریح در محل کار باشید. سازمانهای فراوان نه تنها به تنوع جمعیتی بیرونی توجه میکنند. بلکه به تنوع چیزهایی که باعث میشود افراد احساس شادی، مراقبت و هیجان در زندگی کنند نیز توجه دارند.

  • چگونه میتوانم انتقالهای لازم برای تغییر را مدیریت کنم؟ (فعال کردن انتقال)

در دنیایی که تقریباً دائماً تغییر میکند، سازمانها باید سازگار شوند یا کنار بیایند، با این حال اکثر افراد واقعاً آشفتگی و اختلال مداوم را دوست ندارند. در حالی که تغییر میتواند ما را مضطرب کند. در فضای بین قدیم و جدید، خلاقیت و تازگی نیز میتواند افزایش یابد. سازمانهای فراوان به افراد کمک میکنند تا انتقالهای رفتاری، شناختی و عاطفی را که برای تغییر ضروری است، درونی کنند. هنگامی که فراوانی جایگزین تفکر و عمل ثابت قبلی میشود، افراد با یافتن معنا سود میبرند و سازمانها با افزایش بهره وری، سهم مشتری و اعتماد سرمایه گذار سود میبرند.

پیام بگذارید

(0 دیدگاه)

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *