تهران – خیابان پیروزی ، روبروی خیابان پنجم نیرو هوایی (روبروی مترو نیرو هوایی) ، مجتمع نسیم ، طبقه اول ، واحد 1

clinicbina@

تلفن تماس : ۷۷۴۶۸۴۱۸-۰۲۱

شخصیت وابسته

شخصیت وابسته

ویژگی برجسته ای شخصیت وابسته این است که نیاز شدید به مراقبت شدن دارد. این فرد اعتماد به نفس بسیار پایینی دارد. سخت به دنبال اطمینان خاطر از سوی دیگران است و بیشترین دغدغه ذهنی این فرد این است که دیگران را از خود راضی نگه دارد.

انسان موجودی اجتماعی است که تا حدودی به اطرافيانش وابستگی دارد، ولی مشکل زمانی آغاز می شود که اين وابستگی حالتی افراطی و بيمارگونه پيدا می کند.
يکی از دلايل شايع برای چنين وضعيتی، وجود اختلال در شخصيت افراد است. بيماران مبتلا به شخصیت وابسته ، نيازهای خود را تحت الشعاع نيازهای ديگران قرار می دهند، مسئوليت های مهم زندگی خود را به گردن ديگران می اندازند، به خود مطمئن نيستند و اگر برای مدتی کوتاه تنها بمانند، احساس ناراحتی زيادی می کنند.

 شخصيت وابسته

راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات ذهنی چاپ چهارم تجدید نظر شده DSM-IV-TR اختلال شخصیت وابسته را این چنین توصیف می کند: نیاز فراگیر و مفرط به حمایت شدن که به رفتار سلطه پذیری، وابستگی و ترسهای جدایی منجر می شود. این اختلال در اوایل بزرگسالی آغاز و در زمینه های گوناگون ظاهر می گردد.

وابستگی به چه معناست؟

واژه وابستگی، به معنی اتکای به دیگری، زیر دست یا تابع کسی بودن، تعلق به چیزی یا کسی داشتن و تکیه کردن به دیگری برای درخواست حمایت یا کمک است. اگرچه وابسته بودن و اتکای به دیگران ویژگی اساسی اختلال شخصیت وابسته است، اما تا وقتی نشانه های دیگری وجود نداشته باشد، نمی توان گفت که فرد دارای اختلال شخصیت وابسته است، زیرا همه ی ما گاهی اوقات در کارهای خود از دیگران کمک می خواهیم و گاهی نسبت به فردی خاص احساس دلبستگی زیادی می کنیم و تمایل داریم که بیش تر اوقات در کنار او باشیم. این حالت ها در حد مشخصی، طبیعی محسوب می شوند و حتی فقدان آن ها می تواند به منزله ی بیماری باشد.

اختلال شخصيت وابسته

اما افرادی که به اختلال شخصیت وابسته مبتلا هستند در حد افراطی به دیگران وابسته اند و به طور مداوم به اطمینان جویی از سوی دیگران نیاز دارند، عدم تحمل تنهایی و حساسیت داشتن به طرد شدن در آن ها زیاد دیده می شود، با دیگران بیش از حد موافق اند، به عبارتی جرئت مخالفت کردن با دیگران را ندارند. آن ها قادر نیستند به میل خود عمل کنند و خود انگیخته باشند و از این که دیگران آن ها را ترک کنند به شدت می ترسند. زیادی فروتن هستند و مدام نیاز به تأیید دیگران دارند و در روابط بین فردی خود بدون مرز هستند؛ یعنی به راحتی به دیگران اجازه می دهند که حقوق آن ها را زیر پا بگذارند.

چه افرادی دچار اختلال وابستگی میشوند

به تازگی مطالعاتی در کشورهای غربی صورت گرفته که نشان می دهد فرزندان کوچک خانواده با احتمال بيشتری در معرض خطر ابتلا هستند. افرادی هم که در کودکی بيماری جسمی و ذهنی داشته اند، ممکن است بيش از بقيه مستعد اين اختلال باشند. مشخصه اين افراد، رفتاری حاکی از وابستگی و سلطه پذيری به صورت الگويی نافذ و فراگير در کليه ابعاد زندگی آنهاست.

افراد مبتلا، از تصميم گيری عاجزند مگر آن که با ديگران به مقدار بسيار زيادی مشورت کرده و کاملاً مطمئن شده باشند.
آنها از موقعيت های مسئوليت آور پرهيز می کنند و اگر از آنها خواسته شود که نقش رهبر را در جايی به عهده بگيرند، به شدت مضطرب می شوند و ترجيح می دهند تحت سلطه باشند. پافشاری در انجام تکاليفی که مربوط به خودشان است را دشوار می يابند، اما اگر قرار باشد آن تکاليف را برای کسی ديگر انجام دهند، مداومت در آنها کاری سهل و آسان محسوب می شود.

ویژگی های افراد وابسته

اين بيماران دوست ندارند تنها باشند و دل شان می خواهد کسی را پيدا کنند که بتوانند به او وابسته شوند. همين نياز آنها- دلبستگی به فرد ديگر- است که روابط شان را خدشه دار می کند. آنها حتی از ابراز احساسات پرخاشگرانه خود نيز می ترسند و به همين دليل اين دسته از افراد ممکن است همسری بدرفتار يا بی وفا را مدت ها تحمل کنند، فقط بری آن که احساس دلبستگی شان به او خدشه دار نشود. آنان به خاطر هراس از طرد شدن و تنهایی شیوه های انفعالی را پیش می گیرند تا اطرافیان را از خود راضی نگه دارند. پاداشی که این کار برای شخص وابسته دارد، حمایت بیشتر از سوی دیگران است این رفتار انفعالی رفته رفته استقلال را از فرد می گیرد و برای اینکه دیگران را از دست ندهد در روابط خود بالاترین سطح هم نوایی و هماهنگی را به کار می برد.

شخصیت وابسته

تا جایی که اگر هم مخالف عقاید و نظرات اطرافیانش باشد باز هم مخالفت از خود نشان نداده و به سرعت خود را همرنگ دیگران می کند و به دلیل ترس از کنار گذاشتن از بیان نظراتش اجتناب می کند. همچنین این فرد نمی تواند از خود تعریفی ارائه دهد چرا که تایید و پذیرش خود را صرفا از دیدگاه دیگران می داند و به عبارت دیگر یک فرد وابسته تعریف خود را از درون روابط ش با دیگران به دست می آورد. اوج بازدهی کاری آنها زمانی است که وظایفی برای آنها تعیین شده و بطور مستمر مورد تشویق و تحسین قرار گیرند. درغیر این صورت دست به انجام کاری نمی زنند یا اگر کاری را شروع کنند چنان احساس بی کفایتی می کنند که آنها را فورا رها کرده و منزوی می شوند.

پیام بگذارید

(0 دیدگاه)

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *