تهران – خیابان پیروزی ، روبروی خیابان پنجم نیرو هوایی (روبروی مترو نیرو هوایی) ، مجتمع نسیم ، طبقه اول ، واحد 1

clinicbina@

تلفن تماس : ۷۷۴۶۸۴۱۸-۰۲۱

آیا انسان میتواند از مشکلات عبور کند؟

آیا انسان میتواند از مشکلات عبور کند؟ چطور و چگونه می تواند به اين مهم نائل آيد؟ پيشاپيش به خاطر اين كه ممكن است پاسخم عجولانه باشد از خواننده عذر می خواهم، ولی بايد بگويم كه انسان در اين امتحان بيشتر با نمره بد قبول می شود. اگر اين گونه نبود ديگر كسی به روان شناسی استبداد و خودكامگی توجهی نشان نمی داد.

وجود نظام استبداد و خودكامگی كه شامل فرد خودكامه و همه كسانی كه از او چنين آدمی می سازند، می باشد خود نشانگر اين واقعيت است كه انسان در رفع موانع و حل بهينه تناقضات ناتوان است، چرا كه استبداد و خودكامگی اگر چه پديده ای كُهن و قديمی به حساب می آيد، اما در جوامع مدرن و عصر نوين نيز همچنان مسأله روز است.

آیا انسان میتواند از مشکلات عبور کند؟

آلفرد آدلر نخستين فردی است كه موضوعات مربوط به فرآيند حل مسأله را در گستره دانش انسانی براساس پژوهش های ويژه روانی -عصب شناختی و ريخت شناسی به شيوه ای كاربردی تهيه و تنظيم كرده است. فرآيند حل مسأله، همانند زنجيره ای از رخدادهاست كه همگی در جست وجوی« جبران » نقايصند. هر رخدادی به يكی از اندام مربوط می شود كه آن نيز متأثر از جامعه و محيط به وقوع می پيوندد.

هدف اصلی كسب تمامی مهارت ها و توانايی ها و جبران نارسايی ها است . اين راهی است كه محيط و به طور كلی زندگی پيش پای انسان گذاشته است . تلاش های به منظور جبران به گونه ای انجام می گيرند كه انسان در جريان آن مجرّب می شود. اين مراتب به صورت كم و بيش در شكل بحران هايی در مسير پيشرفت و ترقی رخ می دهند و انسانی كه خواهان پيشرفت در فراگير باشد بايد اين حوادث را پشت سر بگذارد. اين گونه است كه زندگی ادامه می يابد و علی رغم فشار بايدها و نبايدها، تا آن جايی كه بايد، به پيش می رود.

اثرات وضعیت منفی بیشتر است

كاملاً روشن است كه هر چه بين وضعيت منفی و شرايط برابری و تعادل، فاصله بيشتری باشد، آن وضعيت منفی يا ضعف موجود تأثير بيشتر و حضور قوی تری در ضمير انسان خواهد داشت . آن احساس خودكم بينی كه در رابطه با اين وضعيت به وجود می آيد آن چنان شدت می يابد كه خود باعث وخامت بيشتر شرايط اوليه و بدين وسيله فاصله آن با عوامل جبران كننده بيشتر ميشود. در چنين شرايطی است كه احساس حقارت و خود كم بينی كه در ابتدا فقط نوعی بازتاب حالت نقص و جبران اوليه است، كم كم از منشأ خود فاصله گرفته و به گونه ای مستقل خود را نشان می دهد.

بيان مثالی ساده ميتواند فهم قضيه را راحتتر كند:

فكر كنيد مشكلی پيش آمده و لازم است فردی در تار يكی شب از جنگل عبور كند . برای يك فرد با جرأت كار مشكلی نيست و در صورت لزوم همراه داشتن چراغ قوه يا چوب دستی برای حفظ امنيت شخصی كافی خواهد بود . فرد كم جرأت تری اگر بخواهد اين كار را انجام دهد وسيله ای مؤثرتر از چوب دستی (مثلاً چاقو يا ميله ای آهنی و حداكثر هفت تير) با خود حمل خواهد كرد . هر يك از اين وسايل متناسب با رابطه بين انسان و موقعيتش می باشد. اما بد نيست بدانيم كه يك فرد ترسو به چنين  موقعيتی چگونه پاسخ می دهد. او در آغاز از رفتن سرباز ميزند و اگر نتوانست سعی می كند حداقل يك سری افراد مسلح را به همراه خود ببرد.

نوبت گرفتن از مطب روانشناس

پیام بگذارید

(0 دیدگاه)

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *